جواب 9679
استاد عرض ارادت همراهان عزیز درود
چرا کونگ فو ماندگار است واز بین نمی رود و جاذبه دارد
1. رابطه تکنیک زدن و مبارزه با جهل خویش
حرکاتم را از عمق و نهان خود عاشقانه می خوانم و با زدن تکنیک ضربات خود را بر پیکره جهل خویش می دانم
می کوشم تا در ضربات بر خود غلبه کرده و در هر متویی و هر ضربی بیشتر به خود نزدیک شوم و با بصیرت خود لایه های جهلم را بشکافم.
سخت نگرم و با سختی نفس خود را به مبارزه می خوانم ضربات را حکایت از یک تحول درونی خود می دانم طی مسیر می کنم و با عشق راه را می پیمایم.
در تلاشم خود را در مبارزه نفس به قله معرفت برسانم و در پیچهای ضربات انعطاف معرفتها را بیازمایم با خویش به مبارزه می پردازم ودرنبرد با اعتقاد و یقین بر می خیزم و بر جهلم غالب می شوم سخت می جنگم واز میدان نمی هراسم.
تکنیکهای دوران به دورانم را حقه خویش نمی دانم و نقاب دو رویی به چهره نمی زنم و با اخلاص مسیر تکنیک را طی میکنم.
با نگاه سخت و آتشینم رعب بر جهلم می اندازم معادلاتم را در تکنیک را به مثابه منطق تفسیر میکنم و لگام سکوت بر جهل نفسم میزنم تعداد محورها و خطها را آزمون نوشته شده نفس می دانم و آزمون را از اول تکنیک و اولین محور خط شروع میکنم و تا انتهای محور خط به پایان می رسانم.
در درگیرهای تکنیکی دفاعیم حریفم را با قدرت تمام بر زمین میزنم و فریاد معرفت و پیروزی سرمی دهم.
سرشها را به مثابه عقبگرد در اندیشه نمی دانم و منتظر فرصت مناسب حمله به حریف می مانم.
پرشهایم شجاعت، و تاختنم به جهل را ترس نمی دانم.
میایستم نفس میگیرم و با خود تکنیکها آزمون نفس را مرور میکنم اندیشه ام این است از راه دیگری حریفم را به جای خود بنشانم.
کیاپ میکشم و با نگاه، هراس را به اندام حریف بیاندازم.
با دو انگشت تن و روانم چشمان جهلم را کور و پنجه در پنجه خصمم میگذارم و با غرشم جهلم را به مرگ می سپارم
در فواصل کارم برق نگاه استادم را آزمون و آن را حلاوت کام جان وآموختهایم را سرمشق می دانم
بار دیگر تکنیکم را مرور میکنم که همه را بدرستی انجام داده ام شک در ارائه طریق که نه مهر تایید بر عملکرد خود میزنم.
از غرور بیزارم با غرور لگام بر جهل خویش میزنم نگاهم، کیاپم، بی آلایش، از غش و حقه بدور، با درستی با نفس میجنگم حریفم را در چند جهت می آزمایم و درهر جهت جواب مناسب می دهم.
ترس ندارم و با درست عمل کردن و درست دانستن تکنیکها اعتماد بنفسم را چند برابر میکنم با هجوم حریفم خستگی نداشته و از پا نمی افتم و سر تعظیم و تسلیم به جهلم کج نمیکنم.
تمام تحرکات درون نفسم را باجسمم یکی میکنم و توانم را به اوج می رسانم عرقم را شرمساری که نه مجاهدت می دانم و بر این عرق مقدس می بالم و در آخر به خود بهترین جایزه مبارزه را می دهم و این را آخرین گام در مبارزه با نفس وپایانی بر این مبارز نمی شمارم
و در آخربه ذن می نشینم و آن را بهترین حالت فیزیولوژی بدن و پله های فهم وجودیم را یک وسیله می دانم
پاینده باشید