نوشته زیر ، نیشتری است بر دُمَل یکهزار و پانصد سالهٔ انحطاط فرهنگ ایران و ایرانی..!!
هشداری است به معدود قهرمانانی که روزی برای کشورشان قد علم خواهند کرد که با آگاهی و پند از تاریخ ، قدم به میدان کارزار بگذارند..
و در صورتیکه هدفشان تنها نجات کشور ، بدون دارا بودن مرهمی کارساز برای زیر و زبر کردن این فرهنگ منحط باشد ، باید گفت و نوشت که:
″باش تا صبح دولتت بدمد..″
نوشتهٔ ناشناسی ، کمی آشنا با تاریخ:
من یک ایرانیام که در ایران و آمریکا تحصیل کردم و فعلاً در ایالت فلوریدای آمریکا زندگی میکنم..
خيلی دلم میخواست چند جمله در این روزهای سخت برای دلگرمی و تمجيـد از ايــران و ايــرانی بنویسم ولی دروغ چرا..؟
کجــای این مــلت افتخــار دارد..؟!
يک مشت دزد ، کلاّش ، متظاهر ، خائــن ، فرصت طلب ، تنبـلِ حق ناشناس و پُشـت همانداز در يک منطقـه از این دنيـا بنــام ايــران جمع شدهاند و دلشان خوش است که نزدیک به دو هزار و پانصد سال پیش ، آدم بودهاند..!!!
بیتردید ، این سـرزميــــن هیچگاه موجـوداتی با صفـات بالا را کم نداشته است..
به این دلیل که:
اُمتـّـی ( اُمت يعنی گله شتر) که آريوبرزناش را يک ایرانی خائن لو میدهد،
امتـّی که بابک خرمدیناش را افشین که آنهم يک ایرانی است تحويـل خلیفه میدهد،
امتی که کریمخان زندش چند سالی بیشتر دوام نمیآورد ولی قاجاریهاش تمام نشدنی است،
امتی که امیرکبيرش را میکشند و جايش يک دلقک میگذارند و آب از آب تکان نمیخورد،
امتی که رضاشاهش از فرط بیكفايتی حاكمان قاجار ،
با قدرت و لیاقت خود و کمک يارانش سر كار میآيد و پس از مدتی ،
خارجیها او را تبعيــد میکنند و مردمش همه جشـن میگیرند..!!
امتـی که محمدرضا شاه را میدهد و خمینی را میگیرد،
امتی كه ۹۹ درصدش به جمهوری اسلامی رأی میدهد
بدون اينكه بداند چه معجونی است، امتـی کـه چهل و یک سال است توی سرش میزنند..
و بالاتر از همه:
امتی که در سال ۵۷ با جمعیت پنج میليونی به استقبال امامش میرود،
و بعد از ده سال که این امام ارمغانی جز فساد ، گرانی ، تورم ، جنگ ، نکبت و مرگ برای ايشان نمیآورد ،
اینبار با جمعيت ده مليونی به تشييع جنازهاش میرود....!!!
آیا آنچه که واقعاً به آن معتقدید نهایتِ بلاهت نيست..؟
اين امت ، اُمّتی كه ادّعا داریم هنر نزد او است و بس..!؟؟؟
سروَریِ تازيان را به درازای ۵۰۸ سال تحمل کرد..
طی اين سالها ، اعراب اموال ایرانیان را به غنیمت گرفتند ، زنان آنان را کنیز و مردان آنان را غلام کردند..
ایرانیان موالی شدند.
آنها را با اين عنوان ، تحقیر کردند..
حقِ داشتنِ مقامهای کشوری و نظامی را از او گرفتند..!!
عربها با موالی راه نمیرفتنـد و به آنان اجازه نمیدادند که بر جنازهٔ اعراب نماز بگزارند..
موالی حق ازدواج با عرب را نداشت .
موالی باید پیاده به جنگ میرفت و از غنائم هم سهمی به او داده نمیشد.
موالی به نام پیشین خود خوانده نمیشد،
او باید به نام کسی که او را اسیر کرده ، يا در بازار بردهفروشان خریده بود ، يا به نام يک عرب خوانده میشد..
این ایرانیان خوش غیرت ۵۰٨ سال اين حقارت را به جان خریدند و غير از حدود ده مورد جدی ، مقاومتی از آنان ديده نشد،
اين بحساب من میشود يک مقاومت در هر ۵۰ سال..!!
فکر نکنید که بعد از ۵۰٨ سال ایرانیان بیدار شدند و قیام کردند و حکومت خلیفه را برانداختند..
خير..!
بايد يک مغول بنام هلاکو میآمد و به حکومت عباسیان پایان میداد..
بعد از ۵۰٨ سال نوکری عرب ،
حالا نوبت نوکری مغولان به مدت ۳۰۰ سال شده بود..
اگر متوسط مقاومت در مقابل اعراب ۵۰ سال بود ، در مقابل مغولان ، در یکصد سال اول هیچگونه مقاومتی نشان داده نشد..
قیام سربداران در خراسان بیش از یکصد سال پس از حمله مغول روی داد..
پس از ۳۰۰ سال ، آقایان صفوی تشریف آوردند و مذهبِ من در آوردیِ خودشان (تشیّع) را که خود از عباسیان و مغولان مخرّبتـر بود ، به ارمغان آوردند..!!
اين ملت با غيرت..!!!
هيچـوقت نتوانسته است کار مثبتی برای مملکتش انجام بدهد..
بيخودی پُزِ تاریخِ پُر فتوحِ دو هزار و پانصد ساله و تمدنِ هفت هزار ساله را به رُخ هم نكشيم..!!
جوابتان در كتاب "سازگاریِ ايرانی" به قلم مهندس مهدی بازرگان است..
وقتی بنا باشد ملتی به طور جدی با دشمن روبرو نشود و تا آخرین لحظه نجنگد ،
یا بعد از مغلوب شدن ، سر سختی و مقاومت نکند بلکه تسلیم اسکندر شود و آداب يوناني را بپذیرد ، اعراب كه بیایند ، در زبان عربی کاسه داغتر از آش شده ، صرف و نحو بخواند و كمر به خدمتِ خلفای عبّاسی بسته و دستگاهشان را به جلال و جبروت ساسانی برساند و در مدحِ سلاطین تُرك همچون سلطان محمود غزنوی آبدارترين قصاید را بسراید و غلام حلقه بگوش چنگیز و تیمور شود و خدمتگزار و وزیرِ فرزندانش گردد..
يعنی هر بار برنگِ حاکمِ جدید در آمده ، به هر كس و ناکس تعظیم و خدمت كرده..!!
آی
ا نباید كه نقش و نام چنین مردمی اصولا از صفحه روزگار برداشته شود..؟
میپرسید چرا..؟
چون به جوجه ی نذری در سوگواری و سرور احتیاج است..
علاوه بر اين:
ايرانی را كه امروز میبينيد ،
وجودش مدیون بُلشويكهاست..!
میپرسید چرا..؟
چون در سال ۱۹۰۷ ، انگلیس و روسیه تزاری با هم توافق كردند كه ایران را بين خود تقسیم كنند و حتی انگیسی ها از جنوب وارد شده بودند اما ایران شانس آورد که در آن موقع انقلاب ۱۹۱۷ پیش آمد و برنامهٔ اشغال ایران معلّق ماند..
حسن نراقی در كتابی بسیار روشنگر بنام: "چرا در ماندهايم ، جامعه شناسی خودمانی" میگوید:
اگر به سراسر اين تاریخ نگاه كنيد ، با اغماضهايی جزئی ، سراسر آن يک طیف یك نواخت و تکراری و سینوسی است..
قبیلهای دچار ظلم و ستم و رکود،
و پس از آن دچار رخوت ، بیتفاوتی و نومیدی میشود و ناگهان يک قوم،
يک سرکرده ، يک جریان ، يک همسایه ، فرصت را مغتنم میشمارد..
در دستش شمشیر (امروزه تفنگ) و در كامش زبان چرب و وعدههای فریبنده بنام ... فقیه
که در كلّهاش جز به غارت و تاراج به هیچ چیز ديگری نمیاندیشد..
يعنی برای فتح فقط به زور بازو نياز است و ويرانی و آتش زدن ،
فاتح میشود..
قبلیها را يا میكُشد ، يا فراری میدهد و جایشان مینشيند ، و از درون این قبیله يک عده كه نه شهامت کشته شدن را داشتند و نه قدرت و يا شانس فرار ،
به سرعت تغيير شکل میدهند ، با فاتح به صورت کاسه داغتر از آش همداستانی میکنند و میشوند دست راستش..!
يحیی برمكی در خدمت هارونالرشید قرار میگيرد..
خواجه نظامالملك میشود همه كارهٔ سلطان ملکشاه سلجوقی..
خواجه نصیرالدین طوسی میشود دست راست خان مغول..
میرزا ابراهیم کلانتر با هزار دوز و كلك ، حکومت را از زنديه میگیرد و میدهد بدست قاجاريّه..
اما:
چون تدبیر نيست (و اگر هست اختصاصاً در جهت منافع شخصی به كار میرود) ، برنامهريزی نيست ، مديريّت پایدار نيست ، درایت نيست ، خيلی زود شمارش معکوس شروع میشود..
سراسر تاریخ گذشتهمان را نگاه كنيد ، گرفتن به همت يک مرد نظامی انجام میشود ، چون برای گرفتن فقط زور لازم است و آتش زدن و زبان از حلق درآوردن..
اما وقتی اوضاع آرام شد ، میبينيد كه حتی نادرشاه كه برای ايرانیِ سرافکندهٔ بعد از صوفيه ، اين چنین اعتباری را فراهم آورده ، قادر به ادامهٔ كار نيست..
چون تمرین سازندگی نکرده ، آمادگی و سواد لازم را برای كار ندارد..
بنابراين همان رويهٔ نظامی را آنقدر ادامه میدهد كه مردم برای تامین مالیات ، مجبور میشوند دختران خود را به ترکمنها بفروشند و وقتی دیگر به جان آمدند ، باز شروع میشود ، روز از نو و روزی از نو...!!!
میبينيد كه افتخار صادرات ناموس به دوبی و پاکستان چیز تازهای نيست و قبلاً هم مفتخر به این بیناموسی بودهايم..
از قدیممان ، در اخيرِمان چه داریم..؟
انقلاب مشروطيّت؟
اگر فکر میکنيد انقلاب مشروطيّت کار اين خوش غيرتان بوده ، اشتباه میکنید..
اگر سفارت انگلیس نبود و مشروطيّت به نفعش نبود ،
انقلاب مشروطيّت هم اتفاق نمیافتاد..
رجوع كنيد به دیگهای پلو و خورشت در باغ سفارت انگلیس توسط مشروطهطلبان..
لطفاً در ارائهٔ افتخارات اخيرترِمان زیاد جلو نيائيد كه:
" بوی گندش دل و جان را تافته است ".
امتـی که هر بار پهلــوانی زائيــد که بیتردید ،
درگذشته و حال حیات داشته و دارند ، اما در عوض ،
صدها خائن پسانداخت که آن پهلوان را بکشنـد..!!
در موردشان چه میتوان نوشت..؟
روزی که روزنامههای تهران بزرگ نوشتند شـــاه رفت
آنهم تنها شاهی كه در طول شاهنشاهی ٢٥٠٠ ساله ،
تنها شاهی بود كه تحصیلات و درک درستی از کشورداری داشت و ایرانی ویرانه را آباد کرده بود ، من در خیابان پهلوی سه راه یوسفآباد شاهد بودم که چه جشنی بــود و چه شيرينـی خورانی ، و ما تحصیل كردهها که با پول ملت از دانشگاههای همان شاه به اصطلاح خائن ، فارغالتحصیل شده بودیم ،
او را بیرون كردیم و بجايش یک ملّای مکتب رفته و دانشگاه ندیده كه در ماه ديده بوديمش آوردیم..!!
و چند روز بعد هم تخت سلطنت را دو دستی به دستان آغشته بخونش تقدیم کردیم..!
و آنگاه هم که هوا پـس شــد ، به آمريکــا و چهار گوشه دنیا آمدیم..!!
رفقا ، من و امثال من ايران را به اندازه کافی آباد کرده بوديم و حالا نوبت آباد کردن دنیا بود...!
این نوشته را حدود هفده و یا هجده سال پیش منتشر ، و حال در ادامه آن را بروز کردهام..!!
کوروش کلهر
ژوئن ۲۰۲۰
۴۲ سال تمام شاه را فردی مزدور و ضد وطن بنامی و بعد زمانی که ویروس کرونا آمد بیمارستانهای ساخت اوست که به داد ملت میرسد چون طبق گفته خود وزیر بهداشت در شهر تهران بعد از انقلاب فقط یک بیمارستان دولتی ساخته شده..
در حالی که هزاران امامزادهای که در ۴۲ سال گذشته بنا شدند ،
همگی با متولیهایشان به اندازه یک صابون عروس هم به کاهش این مشکل کمک که نکردند هیچ
بلکه
همانها مشکل را اشاعه دادند..!!
۴۲ سال تمام ، خرج کشورهای شیعه کردیم و وقتی به مشکل افتادیم هیچکدام به ما کمکی که نکردند هیچ تازه محصولات پزشکیمان را هم بلعیدند و در انتها امارات سنی مذهب بیشترین کمک را به ما کرد..!
شاید امارات داشت زحمات محمدرضا شاه را جبران میکرد..!!
( آخر بیمارستان ایرانی دوبی که حتی هنوز زمینش به نام شهبانو هست ، اولین بیمارستان مجهز دوبی بود و هنوز شلوغترین بیمارستان امارات)
و شاه این بیمارستان مجهز را به امارات هدیه داد و امارات همچنان خود را مدیون ایران میداند..!
۴۲ سال تمام همه کشورهای عربی دشمنمان بودند به غیر از عمان..!
و این عمان بود که میانجیگری با آمریکا و غرب را میکرد تا جنگ نشود و تحریمها برداشته شوند..؟
چرا..؟
چون شاه در نبرد ظفار به عمان کمک کرد تا شورشیهای تندرو را سرکوب کنند و در نتیجه عمان تبدیل به امنترین کشور خاورمیانه شود و هنوز در حال پس دادن این لطف شاه به ملت ایران است..!!
۴۲ سال تمام آمریکا و غرب را ابلهانه پیف پیف کردیم ،
الان ملتمسانه به جای دعا و نماز ، چشممان به دستان پرتوان دانشمندان کشورهای غربیست که برای ما راه حل را پیدا کنند..
۴۲ سال احمقانه مرگ بر آمریکا بگویی و از دیوار سفارت بالا بروی و پهلوی را خائن بنامی؟!
و وقتی به ذلت افتادی ، دست به دامان پیمان مودت سال ۱۳۳۴شوی..!
اگر خجالت میکشید تعارف نکنید
ما حاضریم بجای شما جام زهر بنوشیم..!!
در سال ۱۳۳۴شاهنشاه قراردادی با آمریکا منعقد نمود بنام
" قرارداد مودت.."
طبق این قرارداد آمریکا نمیتواند بر علیه نیازهای اصلی ملت ایران اقدام کند..
اکنون پس از ۶۴ سال ایران با استفاده از آن قرارداد ، آمریکا را محکوم ، و رأی دادگاه لاهه به نفع ایران صادر گردید..
محمدرضاشاه از اعماق تاریخ معاصر به فریادمان رسید..
سادهترین برداشت درباره رای دیوان لاهه این است که پیمان مودت ۱۹۵۳ با آمریکا بسیار معتبرتر و آبرومندانهتر از توافق برجام است..!!
چرا که طبق برجام نمیشد از آمریکا شکایت کرد..!
اما طبق پیمان مودت شکایت کردیم و رای گرفتیم..!
شاه بیش از نیم قرن پیش پیماننامهای امضا کرد که خاصیتش حتی در سیاهترین دوره ی رابطه ایران و آمریکا ، پابرجا مانده..
همانهایی که شاه را " نوکر آمریکا " میخواندند دست به دامن یکی از میراث او شدند...!!
بیایید تاریخ ایران را بخوانیم.
...!!
تا کنون متنی به این قدرتمندی نخوانده بودم که جامع و کامل باشد !،
متنی که نه تنها این نظام معلومالحال را ، که تمامی مردم ایران را از زمان سقوط دولت ساسانی تا به امروز به گوشه ی رینگ برده و با مشت مذلت خودشان ، ناک اوت و نابود کرد