• Create Account
Welcome To Body & Mind Training Institute Inc
   KUNG FU TO'A 
Learn Kung Fu TO'A from Master Mostafa Jalilzadeh
We Invite You to Participate in Our Weekly Talk Show
If you really WANT it, you have to LOVE it

 

You are here You are here: Forum
Guestِ, Welcome
Username Password: Remember me

روانشناسی
(1 viewing) (1) Guest
  • Page:
  • 1

TOPIC: روانشناسی

روانشناسی 10 years, 11 months ago #5129

  • Jamshid
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 514
  • Karma: 15
عزت نفس در ورزش :

یعنی اینکه من فردی هستم با توانائیهای متفاوت از دیگران که این تواناییها برای موفقیتم مهم هستند. عزت نفس مبنای شکل گیری اعتماد به نفس می باشد و اعتماد به نفس در اصل :

«حالتی از یقین است و باور آنکه نیرویی و اندیشه‌ای برای انجام این کار خاص در فرد وجود دارد».

خوشبینی و خود کارآمدی اعتماد به نفس را تکامل می بخشند. زیرا ظرفیت صحبت با خود را در فرد ایجاد و تقویت می نمایند و صحبت با خود (خودگفتاری)کلید شکل گیری اعتماد به نفس می باشد.


در ابتدا می بایست مفاهیم غلط و نادرست موجود در ذهن برخی از مربیان و ورزشکاران را در رابطه با اعتماد به نفس شناسایی کنیم( پنج اشتباه ) :

۱-اعتماد به نفس چیزی است که یا در فرد وجود دارد یا ندارد !

۲-فقط بازخوردها و نتایج مثبت می توانند اعتماد به نفس ایجاد نمایند !

۳-موفقیت همواره اعتماد به نفس می آفریند!

۴-اعتماد به نفس برابر با غرور و تکبری آشکار می باشد!

۵-اشتباهات بطور ناخواسته اعتماد به نفس را نابود میکند!



فنون (تکنیک های) شناختی ایجاد اعتماد به نفس:

پیش نیازها (شرایط مقدماتی ) جهت ایجاد اعتماد به نفس شامل

درک و تعامل ما بین اندیشه و عمل

-رشد صادقانه خود آگاهی در فرد (آیا واقعا من بصورتی فکر و عمل می کنم که برایم موفقیت بدنبال آورد ؟ )

-توسعه و تکامل فرم توصیفی خوش بینی (رشد ذهن بصورتیکه قادر به توصیف خوبی /بدی واقعه باشد) .

-در پیش گرفتن روشی از روان شناسی توفق (برتری جویی)با اتکاء بر :

۱-پیش بسوی رویاها 2- تمرکز بر روی موقعیت ها

۳-بهترین دوست و یاور خود بودن 4-ساختن واقعیتی برای خود



وظایف مربی برای توسعه اعتماد به نفس :

۱-رفتار مطابق الگوهایی که سبب تقویت پیش داوری های غلط و مرتبط با اعتماد به نفس نگردد.

۲-تلاش برای افزایش دانش فنی و سطح کیفی اجرای ماهرانه در ورزشکار

۳-ارزیابی و بازخورد مناسب از شرایط فنی و قابلیت های واقعی ورزشکار

۴-تلاش جهت تدوین و بکارگیری بهترین برنامه های توسعه، حفظ و ارتقا آمادگی جسمانی ورزشکار

۵-آگاه ساختن ورزشکار نسبت به موقعیت های مناسبی که ورزشکار بتواند شگردهایش را به اجرا بگذارد

۶-هدف گذاری واقعی و مطابق با میزان توانائیهای فنی و جسمانی واقعی در ورزشکار

۷-استفاده از الگوهای روان شناختی مناسب جهت حفظ انگیزش و جلوگیری از فشار روانی
Last Edit: 10 years, 11 months ago by Jamshid.
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh, AliReza Nazari, mohammad, SAEED, حمید بروجنی

باسخ‌به: روانشناسی 10 years, 11 months ago #5141

  • Jamshid
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 514
  • Karma: 15
فرافکنی :


فرافکنی چیست؟

فرافکنی در معنای لفظی بر پرتاب کردن رو به بیرون یا رو به جلو دلالت دارد و به فرایندی اشاره دارد که افراد به مدد آن، ایده‌ها، تصویرها و امیال را بر محیط بیرونی‌شان تحمیل می‌کنند.فرافکنی یکی از دفاع های روانی است،درست مانند پادتن ها که دفاع از بدن را به عهده دارند. فرافکنی به معنای نسبت دادن غیرارادی رفتار ناهشیارانه خود به دیگران است. به طوری که انگار این ویژگی ها صرفا در دیگری یا دیگران وجود دارد.

در ادبیات ما نیز فرافکنی در این جمله آورده شده است:”کافرهمه رابه کیش خود پندارد”برای مثال:اگرکسی در درون خویش احساس حقارت و خودکم بینی کند ممکن است این ویژگی را به دیگران فرافکنی کند و به این نتیجه برسدکه دیگران او را تحقیر می کنند و رفتار درستی با او ندارند.یا فردی که نسبت به دیگران بدبین است ممکن است رفتار و گفتار دیگران را بد تعبیرکند و به این نتیجه گیری نادرست برسدکه دیگران قصد صدمه زدن به او را دارند یا در پی این هستند که زیرآب او را بزنند.
در فرافکنی ما فقط آنچه را که خودمان هستیم دردیگران می بینیم..برای مثال اگر خشم را در خود انکار کنید افراد تند خو را جلب می کنید چون احساس خشم سرکوب شده سبب می شود تندخویی اطرافیان را ببینید یا نسبت به افراد تندخو واکنش های بسیار شدیدی از خود نشان دهید چون فکر می کنید شما فرد خشمگینی نیستید و هیچ گونه خشمی در درون تان نیست . اگر از تکبر کسی می رنجید شاید به آن دلیل است که تکبر را در وجود خود نمی پذیرید و آن را انکار می کنید . البته بدین معنا نیست که ما نسبت به ویژگی های منفی در خود یا دیگران بی تفاوت باشیم. طبیعی است که ویژگیهای منفی مانند حسد، تکبر، پرخاشگری، رقابت جویی خصمانه و مانندآن، واکنش های منفی در ما برمی انگیزد، اما اگراین ویژگیها در خودمان باشد و از آن بی خبر باشیم، مطمئنا واکنشهای منفی ما بسیار شدیدتر از کسانی خواهد بود که نسبت به این ویژگی های منفی وجود خود، آگاهی دارند
.
علت استفاده از فرافکنی : فرافکنی یکی از مکانیسم‌های دفاعی ناخودآگاه علیه اضطراب محسوب می‌شود. در این معنی خواسته‌ها و انگیزه‌های غیر قابل پذیرش که با شناخت آنها در “خود”، ممکن است موجب ناراحتی شود، به دیگران نسبت داده می‌شود.
با این وسیله دفاعی، فرد می‌کوشد تا تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه، برهاند. با این وسیله دفاعی، فرد در مورد دیگران با مقیاس خویش قضاوت می‌کند. مثلاً فرد خسیس دیگران را متهم به خسیس بودن می‌کند. انتقاد و سرزنش مداوم از دیگران و نسبت دادن صفات و خصوصیاتی به افراد دیگر، غالباً ناشی از وجود این کیفیات در فرد نسبت‌ دهنده است. اینگونه فرافکنی، اساساً نوعی دلیل‌تراشی است. پسری که در حال دعوا و کتک‌کاری با دیگری است، معمولاً او را برای شروع دعوا مورد سرزنش قرار می‌دهد. هرچند فرافکنی بسیار متداول بوده و بی‌شک در کاهش دادن تنش‌ها در فرد ناراحت و ناکام مؤثر است؛ اما استفاده مداوم از آن خنثی می‌شود؛ زیرا در درجه نخست هیچ‌گونه کمکی به حل مشکل اساسی فرد نمی‌کند و در درجه دوم، استفاده مداوم از این وسیله دفاعی ممکن است فرد را در اوهام و تخیلات فرو برده و نهایتا با عدم شناخت مسئله راهکاری اشتباه برای حل آن اتخاذ کند.
از سوی دیگر معمولا رنجش ما از دیگران به سبب جنبه های حل نشده خودمان است . بنابراین ، بیشتراوقات مطالبی را که به عنوان قضاوت یا راهنمایی به دیگران می گوئیم ، در واقع به “خودمان” می گوییم. ما نقطه ضعف های خود را به دیگران نسبت می دهیم و مطالبی را به دیگران می گوییم که در درون خود ماست . هنگامی که در باره دیگران پیش داوری می کنیم ، در حقیقت در باره خود پیش داوری کرده ایم . به علاوه ، در بسیاری از موارد توصیه هایی که به دیگران می کنیم نشانه این است که خودمان به آن توصیه ها نیاز داریم و بخشی از درون ما تشنه این توصیه هاست و آن را می طلبد .خصلت های فرافکنی شده به دیگران خصلت هایی است که در سایه ما به سر می برند و سایه آن بخشی از روان است که در اعماق خودآگاهی یا بین آگاهی و ناخودآگاهی قرار دارد.تا هنگامی که وجود برخی جنبه ها را در خودانکار می کنید ، به این افسانه تداوم می بخشیدکه، سایرین ویژگیهایی دارند که شما ندارید.هنگامی که کسی را تحسین میکنید این فرصت را پیدا می کنید که یکی از جنبه های خود و او را پیدا کنید.
می گویند روزی حکیمی با ملانصرالدین قراری داشت تا با هم به مناظره بنشینند هنگامی که حکیم به خانه ملا رسید او را در خانه نیافت و بسیارخشمگین شد . تکه گچی برداشت و بر درخانه ملا نوشت :”نادان ابله “. ملانصرالدین به خانه آمد و این نوشته را دید و با شتاب به منزل حکیم رفت و به او گفت :”قرارمان را فراموش کرده بودم مرا ببخشید تا به منزل آمدم و اسم شما را بردرمنزل دیدم به یاد قرارمان افتادم”

فرافکنی مثبت و منفی : علاوه بر فرافکنی های منفی باید به فرافکنی های مثبت نیز توجه کنیم، آنها نیز یادآور جنبه هایی در ما هستند. اگر شجاعت یک قهرمان را تحسین می کنید، به این دلیل است که میزان شجاعتی راکه می توانید در زندگی ابراز کنید در او می بینید. بیشتر افراد عظمت خود را فرافکنی میکنند و اگر شما عظمتی را مشاهده می کنید، در واقع عظمت خودتان را می بینید.چشمانتان را ببندید و به این نکته بیندیشید، اگرعظمت فرد دیگری را تحسین میکنید،آنچه می بینید عظمت خودتان است و اگر آن را نداشتید نمی توانستیدآنرا دردیگری تشخیص دهید. شاید شما به شیوه ای متفاوت این ویژگی را نشان میدهید. بنابراین ، می توان گفت وقتی به کسی عشق می ورزید در واقع به دلیل خصلت هایی است که آن فرد دارد و این خصلت ها جایی در تاریک خانه وجود شما پنهان شده اند. کافی است چشمانتان را باز کنید و به خود بنگرید.البته چون نمی توانیم خودمان را بنگریم، به آینه ای نیاز داریم . شما آینه من هستید و دیگران آینه شما. مطمئنا چیزهایی که در خودتان دوست دارید یا ندارید در دیگران می بینید. با شناسایی ودرآغوش کشیدن این جنبه های خود، می توانید با خود و دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید.

اگر با صداقت بدی هایت را دیدی ، بسیاری از دغدغه هایت حل می شوند. اگرانسان ها در گفتن عیوب یکدیگر غرض ورزی نکنند، خیلی زود همه اصلاح می شوند. اگر اهل آموختن ادب از بی ادبان باشید بی ادب ترین دردرون شما نشسته است.

اکنون بهتر است چند تمرین ساده اما مستمررا انجام دهیم :

- اگر متوجه شدید که نسبت به رفتار دیگران واکنش شدیدی از خود نشان می دهید، می توانید از خود بپرسید خوب، درست است که فرد رفتارهای نامناسبی دارد، ولی چرا من باید تا این اندازه نسبت به او حساسیت نشان دهم و از او متنفر باشم. پس حتما اشکالی در من وجود دارد که تا این اندازه حساس هستم و از طرفی اگر دیگران را افرادی در حال رشد ببینید، به جای نشان دادن واکنش های منفی شدید با انها مدارا خواهید کرد و با خود خواهید گفت رفتارهای نامناسب آنها از تاریخچه زندگی آنها بر می خیزد و اگر زندگی فرصت های مناسبی در اختیار آنان قرار دهد، مطمئنا اصلاح خواهند شد.

- به مدت یک هفته خود را زیر نظر بگیریم، اگر از کسانی رنجیده ایم، دلایل رنجش و رفتاری که باعث این رنجش شده را یادداشت کنیم. سپس برگذشته خود مرور کنیم – آیا تاکنون این رفتارها یا ویژگی های منفی در ما دیده شده است یا خیر؟

- نظر خود را در باره نزدیکان، دوستان ، افراد خانواده و همکاران بنویسیم و در صورت امکان از آنها نیز نظر خواهی کرده یالااقل قبل از قضاوت قطعی کمی به افشای واقعیت فرصت دهیم تا حقیقت روشن شود.

- برای بهتر شدن زندگی، به دیگران چه توصیه ای می کنیم؟ فهرستی از پندارها – قضاوتها و توصیه هایی که به دیگران می کنیم ، تهیه کنیم. آیا تمام تصورات و قضاوتهایمان نسبت به دیگران صحیح هستند؟ آیا این توصیه ها برای خودمان مناسب نیستند؟ شاید این توصیه ها برای ما نیز مفید باشند. پس کافی است به توصیه هایی که به دیگران می کنیم ابتدا خود عمل کنیم تا به نتیجه مثبت فرافکنی دست یابیم.
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh, mohammad, Iradj Teymouraz, حمید بروجنی

باسخ‌به: روانشناسی 10 years, 9 months ago #5331

  • Jamshid
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 514
  • Karma: 15
دیگران شما را چگونه می بینند ؟ ( تست شخصیت) :


شاید برای خیلی از ما مهم باشد که دیگران با توجه به رفتار و گفتارمان چه تفکری درباره ما دارند، در واقع این مسئله برای ما مهم است که بدانیم با کارهایمان چه شخصیتی از خودمان در مقابل دیگران به نمایش گذاشته ایم و آن ها چطور شخصیتی برای ما متصورند. آیا ما را آدمی مغرور و خودمحور می پندارند یا رئوف و مهربان؟ آیا در نظر آن ها ما انسانی سخت کوش، معقول و هوشیار هستیم یا فردی بی مسئولیت، عصبی و شکاک!
برای پی بردن به پاسخ این سوال ها لازم نیست از تک تک اطرافیان مان بپرسیم که چه تصوری از شخصیت ما دارند، حتی اگر این کار را هم بکنیم ممکن است به پاسخ دقیقی دست پیدا نکنیم چرا که ممکن است آن ها در ارائه پاسخ صداقت لازم را نداشته باشند.
اما راه دیگری هم وجود دارد و آن این که برای دستیابی به پاسخ این سوالات می توانیم به خودمان رجوع کنیم.
برای این منظور آزمونی را تحت عنوان « آزمون شخصیت شناسی » معرفی می کنم .

آزمون شخصیت شناسی :

۱ – چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟
الف. صبح
ب. عصر و غروب
ج. شب
۲ – معمولاً چگونه راه مى روید؟
الف. نسبتاً سریع، با قدم هاى بلند
ب. نسبتاً سریع، با قدمهاى کوتاه ولى تند و پشت سر هم
ج. آهسته تر، با سرى صاف روبرو
د. آهسته و سربه زیر
ه. خیلى آهسته
۳ – وقتى با دیگران صحبت مى کنید
الف. مى ایستید و دست به سینه حرف مى زنید
ب.دستها را در هم قلاب مى کنید
ج. یک یا هر دو دست را در پهلو مى گذارید
د. دست به شخصى که با او صحبت مى کنید، مى زنید
ه. با گوش خود بازى مى کنید، به چانه تان دست مى زنید یا موهایتان را صاف مىکنید
۴ – وقتى آرام هستید، چگونه مى نشینید؟
الف. زانوها خم و پاها تقریباً کنار هم
ب. چهارزانو
ج. پاى صاف و دراز به بیرون
د. یک پا زیر دیگرى خم
۵ – وقتى چیزى واقعاً براى شما جالب است، چگونه واکنش نشان مى دهید؟
الف. خنده اى بلند که نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده
ب. خنده، اما نه بلند
ج. با پوزخند کوچک
د. لبخند بزرگ
ه. لبخند کوچک
۶ – وقتى وارد یک میهمانى یا جمع مى شوید
الف. با صداى بلند سلام و حرکتى که همه متوجه شما شوند، وارد مى شوید
ب. با صداى آرامتر سلام مى کنید و سریع به دنبال شخصى که مى شناسید، مى گردید
ج. در حد امکان آرام وارد مى شوید، سعى مى کنید به نظر سایرین نیایید
۷ – سخت مشغول کارى هستید، بر آن تمرکز دارید، اما ناگهان دلیلى یا شخصى آن را قطع مى کند
الف. از وقفه ایجاد شده راضى هستید و از آن استقبال مى کنید
ب. بسختى ناراحت مى شوید
ج. حالتى بینابین این ۲ حالت ایجاد مى شود
۸ – کدامیک از مجموعه رنگ هاى زیر را بیشتر دوست دارید؟
الف. قرمز یا نارنجى
ب. سیاه
ج. زرد یا آبى کمرنگ
د. سبز
ه. آبى تیره یا ارغوانى
و. سفید
ز. قهوه اى، خاکسترى، بنفش
۹ – وقتى در رختخواب هستید (در شب) در آخرین لحظات پیش از خواب، در چه حالتى دراز مى کشید؟
الف. به پشت
ب. روى شکم (دمر)
ج. به پهلو و کمى خم و دایره اى
د. سر بر روى یک دست
ه. سر زیر پتو یا ملافه…
۱۰ – آیا شما غالباً خواب مى بینید که:
الف. از جایى مى افتید.
ب. مشغول جنگ و دعوا هستید.
ج. به دنبال کسى یا چیزى هستید.
د. پرواز مى کنید یا در آب غوطه ورید.
ه. اصلاً خواب نمى بینید.
و. معمولاً خواب هاى خوش مى بینید.

امتیازات :

سؤال اول : الف(۲ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۶ امتیاز)
سؤال دوم : الف (۶امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۷ امتیاز)، د (۲ امتیاز)، ه (۱ امتیاز)
سؤال سوم : الف (۴ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۵ امتیاز)، د (۷ امتیاز)، ه (۶ امتیاز)
سؤال چهارم: الف (۴ امتیاز)، ب (۶ امتیاز)، ج (۲ امتیاز)، د (۱ امتیاز)
سؤال پنجم: الف (۶ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۳ امتیاز)، د (۵ امتیاز)، ه (۲ ا متیاز)
سؤال ششم: الف (۶ امتیاز)، ب (۴ امتیاز)، ج (۲ امتیاز)
سؤال هفتم: الف (۶ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۴ امتیاز)
سؤال هشتم: الف (۶ امتیاز)، ب (۷ امتیاز)، ج (۵امتیاز)، د (۴ امتیاز)، ه (۳ امتیاز) و (۲ امتیاز)، ز (۱ امتیاز)
سؤال نهم: الف (۷ امتیاز)، ب (۶ امتیاز)، ج (۴ امتیاز)، د (۲ امتیاز)، ه (۱ امتیاز)
سؤال دهم: الف (۴ امتیاز)، ب (۲ امتیاز)، ج (۳ امتیاز)، د (۵ امتیاز)، ه (۶ امتیاز)، و (۱ امتیاز)
خب، امتیازهایتان را جمع زدید. عدد به دست آمده را با جدول مقابل مقایسه کنید و شخصیت خودتان را بشناسید.

نتیجه گیرى :

_ اگر امتیاز شما بالاى ۶۰ است .
دیگران در ارتباط و رفتار با شما شدیداً مراقب و هوشیار هستند آنها شما را مغرور، خودمحور و بى نهایت سلطه جو مى دانند، گرچه شما را تحسین مى کنند و به ظاهر مى گویند«کاش من جاى تو بودم!!» اما معمولاً به شما اعتماد ندارند و نسبت به ایجاد رابطه اى عمیق و دوستانه بى میل و فرارى هستند.
_ اگر از ۵۱ تا ۶۰ امتیاز دارید :
بدانید دوستان شما را تحریک پذیر مى دانند، بدون فکر عمل مى کنیدو سریع از موضوعات ناخوشایند برآشفته مى شوید ، علاقه مند به رهبرى جمع و تصمیم گیریهاى سریع دارید (هرچند اغلب درست از کار درنمى آیند!) دیگران شما را جسور و اهل مخاطره مى دانند. کسى که همه چیز را تجربه و امتحان مى کند، از ماجراجویى لذت مى برد و در مجموع به دلیل ایجاد شرایط و بستر
هیجانات توسط شما، از همراهى تان لذت مى برند.

_ اگر از ۴۱ تا ۵۰ امتیاز به دست آوردید .
به خود امیدوار باشید ، دیگران شما را بانشاط، سرزنده، سرگرم کننده و جالب و جذاب مى بینند. شما دائماً مرکز توجه جمع هستید و از تعادل رفتارى خوبى بهره مند هستید. فردى مهربان، ملاحظه کار و فهمیده به نظر مى رسید. قادر هستید به موقع باعث شادى و خوشى دوستانتان شوید و اسباب هلهله و خنده آنها را فراهم کنید و در همان شرایط و در صورت لزوم بهترین کمک بر اعضاى گروه هستید.

_ اگر ۳۱ تا ۴۰ امتیاز نصیب شما شد .
بدانید در نظر سایرین معقول، هوشیار، دقیق ، ملاحظه کار و اهل عمل هستید. همه مى دانند شما باهوش و با استعداد هستید اما مهمتر از همه فروتن و متواضع هستید. به سرعت و سادگى با دیگران باب دوستى را باز نمى کنید. اما اگر با کسى دوست شوید صادق، باوفا و وظیفه شناس هستید. اما انتظار بازگشت این صداقت و صمیمیت از طرف دوستانتان را دارید گرچه سخت دوست مى شوید اما سخت تر دوستى ها را رها مى کنید.

_ از ۲۱ تا ۳۰ امتیاز .
در نظر سایرین فردى زحمت کش هستید اما متأسفانه گاهى اوقات ایرادگیر هستید. شما بسیار بسیار محتاط و بى نهایت ملاحظه کار به نظر مى رسید. زحمتکشى که در کمال آرامش و با صرف زمان زیاد در جمع بار دیگران را بردوش مى کشد و بدون فکر و براساس تحریک لحظه اى و آنى هرگز نظر نمى دهد. دیگران مى دانند شما همیشه تمام جوانب کارها را مى سنجید و سپس تصمیم مى گیرید.

_ و اگر کمتر از ۲۱ امتیاز داشتید .
دیگران شما را خجالتى، عصبى و آدمى شکاک و دودل مى دانند شخصى که همیشه سایرین به عوض او فکر مى کنند، برایش تصمیم مى گیرند و از او مراقبت مى کنند. کسى که اصلاً تمایل به درگیرشدن در کارهاى گروهى و ارتباط با افراد دیگر را ندارد!
Last Edit: 10 years, 9 months ago by Jamshid.
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh, mohammad, حمید بروجنی

باسخ‌به: روانشناسی 10 years, 9 months ago #5563

  • Jamshid
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 514
  • Karma: 15
اختلال شخصیت


اختلال شخصیت وانواع آن رابشناسید :

افکار، هیجانات، کارکرد، روابط میان فردی و کنترل امیال. الگوهای رفتاری باید در طول زمان، پایدار باشند و سرآغاز پیدایش آن را بتوان تا دوران نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ ردگیری کرد. این رفتارها قابل توضیح یا تشریح توسط اختلالات ذهنی دیگر، سوء مصرف دارو یا شرایط پزشکی دیگر نباشند.
– اختلال شخصیت عبارت است از: «یک الگوی با دوام و پایدار از رفتار و تجربه درونی که به طور قابل ملاحظه‌ای با انتظاراتی که از شرایط فرهنگی فرد وجود دارد متفاوت باشد، فراگیر و غیرقابل انعطاف باشد.
درکل شخصیت یعنی مجموعه‌ای از رفتار و شیوه‌های تفکر و هیجانی شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن، ثبات(پایداری) و قابلیت پیش بینی مشخص می‌شود.

اختلال شخصیت چیست؟

اختلال شخصیت عبارت است از: «یک الگوی با دوام و پایدار از رفتار و تجربه درونی که به طور قابل ملاحظه‌ای با انتظاراتی که از شرایط فرهنگی فرد وجود دارد متفاوت باشد، فراگیر و غیرقابل انعطاف باشد، شروعش به دوران نوجوانی یا اوایل بلوغ برگردد، در طول زمان پایدار باشد و به ناراحتی یا آسیب‌دیدگی روحی منجر گردد.»به دلیل آن که این اختلالات، مزمن و فراگیر هستند. می‌توانند به اختلال جدّی در کار کرد و زندگی روزمره بیانجامند.

چه چیزی باعث اختلال شخصیت می‌گردد؟

علل اختلال شخصیت، محل بحث و اختلاف نظر بوده است. برخی کارشناسان عقیده دارند که اختلالات شخصیت به دلیل تجربیات اولیه‌ای که مانع رشد عادی الگوهای فکری و رفتاری شده‌اند به وجود می‌آیند. برخی دیگر از پژوهشگران عقیده دارند که تأثیرات بیولوژیکی یا ژنتیکی ریشه پیدایش اختلالات شخصیتی هستند.با وجودی که هنوز بر سر یک علت قطعی برای اختلالات شخصیتی توافق نشده است امّا به احتمال زیاد ترکیبی از زمینه‌های ژنتیکی و متغیرهای محیطی در رشد آن‌ها دخالت دارند.

اختلالات شخصیتی چگونه تشخیص داده می‌شوند؟

به منظور آن که اختلال شخصیت در یک فرد تشخیص داده شود، باید عوارضی در او وجود داشته باشد: این الگوهای رفتاری باید مزمن و فراگیر باشند، بر جنبه‌های مختلف زندگی فرد، از جمله کارکرد اجتماعی، کاری، تحصیلی و روابط نزدیک او تأثیر بگذارند.
فرد باید عوارضی نشان بدهد که بردو یا بیشتر از زمینه‌های زیر اثر بگذارد: افکار، هیجانات، کارکرد، روابط میان فردی و کنترل امیال. الگوهای رفتاری باید در طول زمان، پایدار باشند و سرآغاز پیدایش آن را بتوان تا دوران نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ ردگیری کرد. این رفتارها قابل توضیح یا تشریح توسط اختلالات ذهنی دیگر، سوء مصرف دارو یا شرایط پزشکی دیگر نباشند.


اختلالات شخصیتی گروهی از حالات روانی می باشند که بیماری نبوده، بلکه شیوه های رفتاری هستند. خصوصیات این اختلالات عبارتند از:

* الگوهای رفتاری نسبتاً ثابت، انعطاف ناپذیر و ناسازگار که به بروز مشکلاتی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و مشکلات شغلی و قانونی منجر می گردد.
* افراد دچار این حالات تصور می کنند که الگوهای رفتاری شان طبیعی و صحیح است.
* شخصیت این افراد در برخورد با موقعیت‌هایی که واکنش با آن ها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، ناسازگارمی باشد، یعنی تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز می‌دهند.
بنابراین، اختلال شخصیت یعنی رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها.

انواع اختلال شخصیت :

بدبین(پارانویید):
این افراد دارای شک و بی اعتمادی غیر منطقی هستند و حالت تدافعی و حساسیت بیش از حدی نسبت به دیگران دارند.

منزوی(اسکیزویید):
از نظر هیجانی سرد هستند. در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند. گوشه گیر ، خجالتی، خرافاتی و از نظر اجتماعی منزوی هستند.

وسواسی:
کمال گرا، دارای عادت خشک و مردد بوده و نیازهای طبیعی خود را مهار می کنند.

نمایشی(هیستریک):
وابسته، فاقد بلوغ فکری، زود رنج، عاطل و باطل، دائم خواستار تشویق و توجه دیگران بوده و با ظواهر یا رفتار خود با دیگران ارتباط برقرار می کنند(جلب توجه می کنند).

خودشیفته(نارسیستیک):
دارای یک حس خودباوری بیش از حد بوده و شیفته قدرت هستند. نسبت به دیگران بی علاقه هستند. خواستار توجه دیگران بوده و احساس می کنند که سزاوار توجه ویژه هستند.

دوری گزین(اجتنابی):
ترس و واکنش بیش از معمول نسبت به رد شدن، اعتماد به نفس پایین، از نظر اجتماعی گوشه گیر و وابسته هستند.

وابسته:
غیرفعال، بیش از حد پذیرای نظرات دیگران، ناتوان در تصمیم گیری و فاقد اطمینان هستند. بی تفاوت، مهاجم، سرسخت، بدخلق و قهرکننده، ترسان از صاحب اختیار بودن و سهل انگار هستند. همیشه کارها را به تعویق انداخته، استدلالی بوده و به سختی از دیگران کمک پذیرفته یا عقاید خود را کنار می گذارند.

ضداجتماعی:
خودپسند، بی عاطفه، بی نظم و بی قاعده، تحریک پذیر و بی پروا هستند. از تجارب، درس عبرت نمی گیرند و در تحصیل و کار ناموفق هستند.

بینابینی:
تحریک پذیر، دارای شخصیت ناپایدار و تغییر شخصیتی هستند. احساسات خود از جمله خشم، ترس و احساس گناه را نابجا بروز می دهند. نمی توانند خود را کنترل کنند. مشکلات هویتی دارند. ممکن است اقدام به خودزنی کنند(ایجاد جراحت یا سوزاندن قسمتی از بدن برای کاهش تنش خود) و گاهی دست به خودکشی می زنند
.
عوامل افزایش دهنده خطر:
* سابقه سوء رفتار دیگران با فرد در کودکی
* سابقه خانوادگی اختلالات خلقی

عوارض احتمالی:
- مشکل در حفظ شغل و ارتباط با دیگران، اضطراب و افسردگی
- سوءمصرف داروها
- عدم پایبندی به درمان
- خودکشی


درمان :
درمان این اختلالات مستلزم اعتماد متقابل بین درمانگر و بیمار است. تحقق این امر ممکن است مشکل باشد، زیرا در این اختلالات اغلب انگیزه دریافت درمان مربوط به اطرافیان بیمار است نه خود بیمار.
دو راه کار درمانی وجود دارد:

۱- درمان روان شناختی
* خانواده درمانی و گروه درمانی
* روش های تغییر رفتار با یادگیری مهارت های اجتماعی، تقویت رفتارهای به جا، محدودکردن رفتارهای نابجا، یادگیری بروز احساسات، تحلیل شخصی از رفتار و مسؤولیت پذیری در مورد رفتارها.

۲- دارو درمانی
هیچ دارویی برای علاج یا درمان اختلالات شخصیتی وجود ندارد، ولی ممکن است داروهایی برای درمان بیماری های همراه با آن تجویز شوند، مثلاً:
- داروهای ضد افسردگی
- داروهای ضد اضطراب
- داروهای ضد روان پریشی

باسخ‌به: روانشناسی 10 years, 8 months ago #6067

  • Jamshid
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 514
  • Karma: 15
اعتیاد به ورزش یا وابستگی ناسالم به ورزش :


اعتیاد به ورزش چیست؟

اعتیاد ورزشی یک اتکای ناسالم و غیر عادی به ورزش برای عملکرد روزانه شخص است. در این موارد معمولاً پرداختن به ورزش بعنوان تنها وسیله دفاعی در برابر استرس های روزمره در می آید و فرد هر چه بیشتر به آن می پردازد. اعـتیاد بــه ورزش مسئله ای نادر است اما حقیقت دارد. به ازای هر انسانی که بیش از حد ورزش میکند، صدها انسان هستند که اصلاً ورزش نمی کنند. معمولاً آن دسته از افرادی زندگی بهـتـر و سلامت تـری خواهـنـد داشت که به تناسب ورزش کنند.


علت اعتیاد ورزشی چیست؟

سالها پیش، فیزیولوژیست های ورزش تصور می کردند که این احتمال وجود دارد که افراد به ورزش کردن معتاد شوند، دقیقاً مثل اعتیاد به مورفین و مواد مخدر. ورزش شدید باعث افزایش میزان اندورفین در بدن می شود. نام اندورفین ترکیبی از واژه درونی، و مورفین است و این مواد شیمیایی با گیرنده های مشابه مواد مخدر کار می کنند. اندورفین بدن با فعالیت فیزیکی زیاد افزایش می یابد. دانشمندان تصور می کردند که این می تواند همان دلیل اعتیاد فرد به ورزش شود.


اکثر تمرینات ورزشی شدید باعث افزایش اندورفین می شود. یکی از تحقیقات انجام گرفته در این زمینه نشان داد که وزنه برداری باعث بالا رفتن اندورفین می شود، که مشابه با افزایش آن به سبب دویدن بر روی تردمیل می باشد.

بدن فقط در زمان فعالیت اندورفین تولید میکند، و بیشتر بودن این ماده باعث می شود قدرت تحمل ما دربرابر فشارهای فیزیکی بیشتر شود. خود را جای پیشینیان بگذارید و تصور کنید که قصد فرار از دست یک ماموت پشمالو را دارید.

دوست دارید بتوانید همینطور به دویدن خود ادامه دهید و هیچ ناراحتی جسمی نیز تحمل نکنید، حداقل تا زمانی که به پناهگاهی امن برسید. اینجا زمانیست که اندورفین به کمک شما می آید و باعث می شود ناراحتی جسمی و فیزیکی برایتان به وجود نیاید. باوجود میزان بالای اندورفین، اکثر افراد بعد از آن به ورزش اعتیاد پیدا می کنند.

وقتی سخت ورزش می کنید، بدنتان برای ترمیم ماهیچه ها، مفاصل، بافت ها و استخوان هایی که طی ورزش از آنها استفاده نموده اید، به کالری بیشتر نیاز دارد. بدون کالری کافی، بافت های شما ضعیف شده و آسیب خواهید دید.
ورزش وقتی مانع فعالیت های نرمال در خانه و محل کار شود، اعتیاد به شمار می رود. مثل سایر فعالیت ها، افراد به ورزش کردن نیز می توانند اعتیاد پیدا کنند. یعنی هرچه بیشتر ورزش کنند، بیشتر نیاز به ورزش کردن پیدا میکنند. برای افرادی که به این مشکل مبتلا شده اند، دست کشیدن از ورزش کاری محال است. حتی اگر آسیب هم ببینند، باز دوست دارند زمان و شدت تمریناتشان را افزایش دهند.

شاخص ها و ویژگی های اعتیاد ورزشی چیست؟

مثل هر اعتیاد دیگری اعتیاد به ورزش ۳ جزء مهم دارد که عبارتند از :

وابستگی : یعنی این احساس که برای شاداب بودن ورزش روزانه ضروری است.
تحمل و مقاومت : یعنی بصورت پیشرونده ای نیاز به انجام ورزش بصورت شدیدتر وجود داشته باشد تا به سطح یکسانی از شادابی و احساس خوب برسد.
علائم ترک : بصورت خستگی و ضعف ۳۶-۲۴ ساعت پس از ترک ورزش تعریف می شود. علائم افسردگی، اضطراب، تحریک پذیری و بی قراری شایع است.


علائم اعتیاد به ورزش:

تمایل به اینکه ورزش یک علاقه غیر قابل کنترل است تا یک تفریح.
احساس گناه، افسردگی یا تحریک­پذیری به هنگام ورزش نکردن.
تمایل افراطی به اینکه شغل، مطالعات یا روابط در مسیر ورزش باشد.
غیبت از مدرسه، دانشکده یا کار برای انجام ورزش.
انجام ورزش علی­رغم جراحات، خستگی یا بیماری.
همیشه با همان الگوی سفت و سخت تمرین می­کند.
ورزش به مدت بیش از دو ساعت در روز، بارها و بارها.
تلاش مستمر در کاهش وزن و سوزاندن کالری.
زمانی که مریض یا زخمی است هم ورزش می­کند.
ورزش را تا رسیدن به نقطه درد و فراتر از آن ادامه می­دهد.


آیا اعتیاد به ورزش در ورزشکاران خاص بیشتر است؟

دو میدانی و دویدن ها شایع ترین ورزشی هستند که در آنها احتمال ایجاد اعتیاد به ورزش وجود دارد. اما در ورزش های هوازی مثل دوچرخه سواری و شنا هم احتمال آن وجود دارد. به مقدار کمتر در ورزش های بسکتبال، کشتی، والیبال و تنیس هم این احتمال وجود دارد اما در ورزشهای رزمی به میزان زیادی دیده می شود .

احتمال بروز چه صدماتی در اعتیاد ورزشی بیشتر است؟

ورزشکارانی که دچار این امر شده اند اغلب به صدمات ناشی از استفاده زیاد از اندام ها مثل شکستگی های استرسی استخوان یا کشیدگی های عضلانی- تاندونی و رباطی دچار می شوند. جالب اینجاست که از آنجا که لازمه درمان این آسیب ها کاهش یا قطع فعالیت برای مدتی است ولی این ورزشکاران نمی توانند بخاطر وابستگی به ورزش آن را انجام دهند لذا نسبت به درمان مقاومند و دیر بهبود می یابند.


آیا اعتیاد به ورزش با سایر انواع اعتیاد و مشکلات روانی همراهی دارد؟

وابستگی شدید به ورزش معمولاً همراهی و اعتیاد به الکل یا مواد مخدر و داروها ندارد و این افراد بخاطر اثر سوء این مواد روی ورزش از آنها ( مواد مخدر و الکل ) دوری می ورزند.

برخی مطالعات ارتباط بین بی اشتهایی ( بی اشتهایی عصبی ) و اعتیاد ورزشی را مطرح کرده اند.

در موارد شک به اعتیاد ورزشی چه سوال هایی باید پرسیده شود؟

میزان انگیزه برای ورزش چقدر است ؟
آیا پرداختن به ورزش با زندگی ، شغل و ارتباط با اطرافیان تداخل پیدا کرده است ؟
چه مقدار و چگونه ورزش می کند ؟
آیا می توانند مدتی ورزش را قطع کنند؟
آیا در صورت به تاخیر افتادن ورزش دچار علائم ترک می شود؟
آیا سابقه ای از آسیب های ناشی از فعالیت زیاد مثل شکستگی های استرسی اخیر وجود دارد ؟


نحوه برخورد با اعتیاد به ورزش چگونه است؟

در اغلب موارد پرداختن به ورزش ناشی از یک علت استرس زای زمینه ای است که فرد برای فراموش یا تحمل آن به ورزش روی می آورد. لذا اولین قدم در درمان اعتیاد به ورزش شناسایی و رفع عوامل استرس زای شغلی یا محیطی – خانوادگی است. درمان آسیب ها و صدمات ناشی از فعالیت زیاد مثل شکستگی های فشاری استخوان که در این افراد شایع است باید به نحو مقتضی صورت گیرد که اغلب نیازمند کاهش یا قطع فعالیت برای مدتی می باشد. البته بسیاری از این افراد نمی توانند این امر را انجام دهند ( قطع فعالیت ورزشی) و به تدریج دچار عوارض ناتوان کننده خواهند شد.

در وضعیت­های شدید ، اعتیاد به ورزش ممکن است به کمک کارشناسی نیاز داشته باشد، اما بدون این هم کنترل و درمان آن ممکن است، برخی موارد مهم که به هنگام ورزش باید به یاد داشته باشیم از این قرار است:

برنامه ورزشی مناسبی را با همدیگر بریزید. بیش از اندازه آن را انجام ندهید، به بدنتان گوش کنید، اگر به بدنتان آسیب می­رسد یا خسته شدید، ورزش را متوقف کنید.

تمرینات کششی بیشتری انجام دهید تا ورزش شدید را ترک کنید.

روزهای استراحتی را برای خود در نظر بگیرید.

یک دفتر خاطرات تهیه کنید، هنگام تمرین سخت آن کمک می کند تا اوضاع را سیاه و سفید ندانید و مقدار ورزش در حال انجام را ببینید.

به صورت جداگانه و هر روز به خودتان برای هر روز که شما رژیم ورزش را تحت کنترل دارید تبریک بگویید.

اهداف واقع بینانه تعیین کرده و هر زمان دستیابی به خود پاداش دهید.

ذهن خود را به آموزش مسائل مربوط به درد، درگیر کنید. اگر درد وجود دارد به ما متذکر می­شود چیزی اشتباه است. بیشترین صدمات ناشی از ورزش سنگین هستند و اکثر معتادان به ورزش، درد خود را نادیده می­ گیرند.
The following user(s) said Thank You: mohammad, سیدابوالفضل پورحسینی

باسخ‌به: روانشناسی 10 years, 7 months ago #6120

  • Jamshid
  • OFFLINE
  • Platinum Boarder
  • Posts: 514
  • Karma: 15
چرا نسبت به خودمان باورهای منفی داریم؟


پس از آنکه باورهای مخرب بر علیه خود را شناسایی کردید، دقیقا می دانید چرا ناراحت می شوید و چه زمانی در آینده ناراحت خواهید شد.
- چرا بعضی ها در برابر نوسانات روحی – روانی دردناک تا این اندازه آسیب پذیرند، در حالی که به نظر می رسد جمع دیگری به طور طبیعی شاد و با اعتماد به نفسهستند؟
- چرا اشخاص هر کدام نسبت به مسائل متفاوتی آسیب پذیر هستند؟ مثلا بعضی از ما وقتی با انتقادی مواجه می شویم از هم می پاشیم و نمی توانیم طرف مقابل را تحمل کنیم .
- افسردگی، اضطراب یا خشم در چه زمانی به سروقت ما می آیند و اصولا چه عواملی سبب می شوند که این مشکلات بروز کنند؟
اینجاست که باورهای مخرب علیه خود مطرح می شوند. نگرش ها و ارزش های شخصی شما، آسیب پذیری های روانی شما را مشخص می سازند. پس از آنکه باورهای مخرب بر علیه خود را شناسایی کردید، دقیقا می دانید چرا ناراحت می شوید و چه زمانی در آینده ناراحت خواهید شد.
باورهای مخرب علیه خود از دو گونه اند: باورهای مخرب فردی و باورهای مخرب میان شخصی. بر اساس باورهای مخرب فردی به خود می گویید برای اینکه با ارزش به حساب آید باید شخصیت خاصی داشته باشید یا کار بخصوصی انجام بدهید.به خود می گویید برای اینکه شاد و خوشبخت باشم باید به فلان موفقیت برسم تصدیق و تایید شوم و یا فلان شخص به من مهر بورزد، این ها همه باورهای مخرب می باشند برخی از باورهای مخرب عبارتند از :

۱- کمال طلبی: معتقدید همیشه باید عالی و بی کم و کاست باشید. هرجا و هرگاه شکست بخورید و یا از هدفتان فاصله بگیرید به خود می گویید به آن خوبی ای که باید باشید نیستید.
۲- کمال طلبی ادراکی: فکر می کنید باید همه راتحت تاثیر قرار بدهید تا آنها شما را بپذیرند و دوست بدارند. فکر می کنید اگر دیگران گمان کنند که عیب و ایرادی در شما وجود دارد به شما احترام نخواهند گذاشت .
۳- اعتیاد به موفقیت: مبنای عزت نفس خود را به هوش، استعداد، موفقیت و بهره وری خود نسبت می دهید.

باورهای مخرب میان شخصی معمولا انتظاراتی هستند که در روابط صمیمانه خود از دیگران دارید مثل:

۱- سرزنش: خود را بی گناه می پندارید و کسی را که نمی توانید با او به سازش برسید تقصیر کار قلمداد می کنید.
۲- حقیقت: معتقدید که حق باشماست و طرف مقابل اشتباه می کند.
۳- حق به جانب بودن: معتقدید که دیگران باید به گونه ای که شما می پسندید ظاهر شوند و باشما رفتار کنند.
۴- اعتیاد به عشق: معتقدید که خوشبختی واقعی زمانی دست می دهد که کسی شما را دوست داشته باشد.
۵- مطیع و فرمانبردار: معتقدید که باید خواست ها و توقعات دیگران را برآورده سازید، حتی اگر در این میان علیه خود کاری صورت دهید. گمان شما این است که تنها در این صورت مورد مهر و محبت دیگران واقع می شوید .
۶- خود شیفتگی ادراکی: معتقدید کسانی که به شما توجه دارند خودمحور و سلطه جو هستند. فکر می کنید هرگز نمی توانید احساسات و نظرات خود را با آنها در میان بگذارید زیرا با نظر شما مخالفت می کنند.
۷- فوبیای (ترس های غیر منطقی) اختلاف و تعارض: معتقدید که خشم، تعارض و نبود توافق با سایرین خطرناک است و باید هر طور شده از آن فاصله گرفت.

خیلی ها به تفاوت میان اندیشه منفی و یک باور علیه خود توجه ندارند، اما این در واقع بسیار ساده است. باورهای علیه خود همیشه وجود دارند، اما افکار منفی تنها وقتی ناراحت هستید جلوه می کنند. برای مثال تا زمانی که در تحصیلات یا حرفه شما همه چیز به خیر و خوشی باشد شما شاد و راضی هستید اما هرگاه برایتان مشکلی پیشامد می کند آسیب پذیر می شوید. در این زمان اندیشه های منفی تمام ذهن شما را دربر می گیرند.
آسیب پذیری های شما ممکن است متفاوت باشد. برای مثال اگر معتاد به عشق باشید، تا زمانی که در یک رابطه عاشقانه درگیر باشید خود را خوشبخت می پندارید اما اگر احساس کنید که تنها هستید یا کسی شما را دوست ندارد دچار افسردگی شدید می شوید، زیرا خود را موجود بی ارزشی ارزیابی می کنید.
شناسایی باورهای مخرب علیه خود چیزی بیش از یک تمرین در زمینه خود آگاهی است. وقتی این باورهای مخرب را اصلاح می کنید کمتر با نوسانات خلقی در آینده روبه رو می گردید و از خلاقیت، بهره وری، نشاط و صمیمیت بیشتری بر خوردار می شوید.

راهکار درمانی که باید انجام دهید تا موفق شوید :

می توانید به کمک روش پیکان عمودی باورهای مخرب خود را شناسایی کنید. اول یک برگه برمی دارید و روی آن یک اندیشه منفی را می نویسید و زیر آن یک پیکان به شکل عمودی بکشید، این پیکان در حکم سوالاتی از این قبیل است.
اگر این اندیشه درست باشد چرا باید مرا ناراحت بکند؟ معنایش برای من در حکم چیست؟ وقتی این سوالات را از خود می پرسید، اندیشه منفی دیگری به ذهنتان خطور می کند. این اندیشه را زیر پیکان بنویسید و زیر آن پیکان عمودی دیگری بکشید. اگر این برنامه را چند نوبت تکرار کنید به زنجیره ای از اندیشه های منفی می رسید، این گونه می توانید باورهای مخرب علیه خود را شناسایی کنید.

مرجع : با سپاس از خانم مریم زمانی، کارشناس مشاوره و راهنمایی
The following user(s) said Thank You: Mostafa Jalilzadeh
  • Page:
  • 1
Time to create page: 0.37 seconds