با درود بر اساتيد عزيزم جناب جليل زاده بزرگ و استاد گرامي عصار ( عطار )
و با درود برتمامي همراهان يكدل ، بخصوص جناب حسين اقا و پدرام و آناتواي سبز و اكبر آقا و ديگر دوستان
از لطف و محبت شما ممنون و متشكرم.
دوستان عزيزم حسين اقا و اقا پدرام. قبل از اينكه به پرسشهاي شما پاسخ بدهم لازم مي دانم اين نكته را عرض كنم كه عزيزان من، بنده استاد ذن نيستم و هيچ ادعايي هم در اين باره ندارم.بخصوص در جايي كه استاد جليل زاده بزرگ و استاد عطار گرامي و همچنين آناتواي سبز ما كه ان شاء الله بزودي مدرك دكتراي خود را خواهند گرفت حضور داشته باشند. همچنين بايدعرض كنم حسين اقاي ما را هم نبايد از نظردور داشت كه ايشان جزو اساتيد حوزه به شمار مي ايند. و همچنين پدرام گرامي كه شكارچي معرفت بشمار مي ايد.
دوستان عزيز تر از جان بنده با وجود اينكه از سال 63 تا كنون اين مباحث را تعقيب مي كنم اما در جايي كه استاد عطار عزيز مي فرمايند: هيچ نمي دانم.پس حقير چه بايد بگويم.بنابراين شخصا اگر سخني بر زبان مي آورم فقط جهت محك آموخته هاست است در حضور شمابزرگواران و اين غلو نيست.پدرام جان شما هرگز خودت را با اين عبارات با ديگران قياس نكن. يارومه مي فرمايد : هيچ نشانه اي به خود كم بيني وكهتري نمي بينم.هركدام از ما و شما عزيزان داراي دانشي هستيد كه ديگران به آن نياز دارند. من خودم استاد جليل زاده را به مانند « دون خنارو» و استادعطار را « دون خوآن » براي خودم مي دانم.شايد براي كساني كه مقداري جوان تر هستند ( البته سوء تفاهم پيش نيايد) شنات شخصيتهاي والامقامي مثل استاد عطار يا استاد جليل زاده سخت باشد. اما حقير كه سني از من گذشته و موهاي خود را در اين راه سفيد كرده ام در اين شناخت شك نمي كنم.توصيه من به شما اين است تا مي توانيد از اين اساتيد بزرگ استفاده كنيد.در اين راه سن و سال اصلا مطرح نيست.بنده بخوبي درك مي كنم كه اين دو بزرگوار چقدر در اين راه سختي كشيده اند.حتي از جناب آناتواي سبز خودمان هم به سادگي نگذريد.فكر مي كنيد استاد جليل زاده چرا اسم ايشان را آناتوا گذاشتند. تمام رفتار اساتيد بزرگ در اين سايت خود يك درس از مكتب ذن است. به نظربنده حتي تشكري كه اساتيد پاي كامنت هاي هر يك از ما ميگذارند خود مي تواند يك درس باشد.
من فقط به يك نكته در اين باره اشاره مي كنم و بقيه را شما محاسبه كنيد كه دانش اساتيد ما در اين سايت تا چه اندازه مي باشد.
اينكه استاد عطار گرامي ميفرمايند : مي دانم كه هيچ نمي دانم. دقيقا از اصول علم كلام و حروف و اعداد استفاده مي كنند.زيرا در علم حروف و اعداد يا « جفر » جمع ابجدي عدد « هيچ » 18 و جمع كلمه « حي » نيز 18 مي باشد.بحث در اين زمينه مفصل خواهد بود كه اين به چه معناست اما در اينجا هدف اين است كه منظور استاد از هيچ به معني كه عام از آن توقع دارند نيست. تي اگر دقت كنيد ايشان به زبان ذن حرف مي زند.از كمترين كلمات براي انتقال مفاهيم استفاده مي كند. همچنين در علم كلام و در مكتب ذن وقتي شخصي مي گويد من هيچ نمي دانم. منظورش اين است كه من علم هيچ را مي دانم و اين خيلي عظيم است.در همينجا به استاد عطار گرامي درود مي فرستم و آرزوي سلامتي روزافزون براي ايشان دارم. در باره استادجليل زاده بزرگ هم شما دقت كنيد تمام رفتارهاي ايشان درس عملي ذن است.يك نمونه را ما دقت كنيد.وقتي يكي از ما مطلبي را مي نويسيم كه از نظر ايشان قابل پاسخ دادن يا انتشار نيست، در باره آن هيچ نمي گويند، درحالي كه مي توانند دوساعت توضيح بدهند كه چرا آن مطلب را در سايت درج نكردند. اما ايشان با رفتار خود به ما درس مي دهند.خداوند ايشان و استاد عطار را براي ما حفظ فرمايد و به هر دوي اين عزيزان طول عمر همراه با عزت و شوكت عنايت كند كه اين فرصت را به ما دادند و اين مكان را ايجاد كردند تا ما بتوانيم با بقيه دوستان از هر كجا دنيا ارتباط داشته باشيم و از هم بياموزيم. پدرام عزيز و حسين اقاي گرامي به سؤالات شما پاسخ خواهم داد.اما مابايد از آناتواي سبزمان هم در اينجا ياد كنيم كه به مانند يك شكارچي واقعي در كمين قصد است.آنوقت به من مي فرمايد مرا خرده ستمگر فرض كرده اي.

پاينده باشيد.