Body & Mind Training Center

پدرام گرامی ظرفیت بی نهایت چیست
اصلا بی نهایت چیست؟

دوست عزیزم پدرام جان
ای همراه عزیز اگر جسارت نباشد می تواتم سن وسال و حدود تحصیلات شما را بپرسم ای فریخته ی عزیز تر از جان

ناتواي عزيز با درود
بنده نسبت به شما جسارت نكردم.مي دانم شما از روي نوشته اون اقا تكرار كرديد. فقط از جنبه تاريخ نگاري قضيه عرض كردم.
شا بحث را از جاي درستي مي خواستي شروع كني ولي متاسفانه به كلاس درس حوزه تبديل شد.من هيچ مخالفتي با مذهب ندارم بلكه عكس به اصول مذهبي پايبندم . عرض بنده چيزديگري بود. با عرض معذرت از تمام همراهان من در حدي نيستم كه بخواهم براي كسي تعيين تكليف كنم كه چه بگويد يا چگونه فكر كنند. بنده در امورات روز مره خودم هنوز در مانده ام. اما نظرحقيراين است كه يك بحث علمي بايد از پايه مناسبي طرح بشه كه قدم اول شناخت صحيح نسبت به موضوع بحث است، و مسئله بعدي اينه كه بايد ديد از ان بحث چه نتيجه اي مي خواهد عايد شود.بنده جوان كه بودم چه در دوران سربازي و چه تحصيل، و بعدها در عرصه اجتماع روحانيون در نظام ومحل و امام جماعت مسجد و غيره را عاصي كرده بودم و سرم درد مي كرد براي بحثهايي اين چنيني، اما الان كه به اين سن رسيده ام مي بينم كه چقدر ان بحثها بي فايده بوده، همانطور كه شاعر مي فرمايد :
از پس پرده است گفتگوي من و تو - چون پرده برافتد نه تو ماني و من.
دوستاني كه اينجا حضور دارند ازنظر سني، ازسه دسته خارج نيستند يا هم سن بنده يا كوچكتر از من و يا بزگتر از حقيرند.لذا ديدگاهها با توجه به سن و سال و ميزان تحصيلات و مطالعه و خيلي چيزهاي ديگر فرق مي كند. من آرزو مي كنم كه درپايان هر گفتگويي خروجي آن هم به شناخت و اطلاعات افراد بيافزايد و هم به يك راهكار عملي ختم بشود. از آنجايي كه اين سايت مربوط به كونگ فوتوآ مي باشد، بهمين دليل طرح بحثهايي كه يكطرف آن به مذهب وصل است را مناسب اين مقام نمي دانم. بهمين دليل نظاره گر بحث شما عزيزانم و به اندازه خود هم مي آموزم وهم لذت مي برم. بحث مربوط به دعا مي تواند يك موضوع جالب باشد درجاي خود و در مكان خود.كاش در باره خود كونگ فو و فلسفه آن و ذن و يا تمام اموري كه به خود كونگ فوتوآ مربوط مي شود بحثي علمي به معناي حقيقي اغاز مي گرديد كه در خلال آن ما هم ازنظر استادان موجود در سايت بخصوص استاد عطار عزيز بهره ها ببريم و هم اينكه به يك راه حل عملي و يا راهكار هايي برسيم كه دوستان در زندگي روزمره خود از آن بهره ببرند. مثلا سؤالي كه همراه پدرام در باره حل مشكلات عشقي بوسيله ذن پرسيده بودند مورد جالبي بود.با تمام احترامي كه براي تمام دوستان قائلم علاقه اي به شركت دراين بحث ندارم.
در باره رويت افرادبه شكل حيوانات هم من فقط نظر خودم را عرض مي كنم و براي تمام شما دوستان و نطرات زيبايتان احترام قائلم.
اين مسئله واقعيت دارد و شخصي كه به شناخت خاصي رسيده باشد مي تواندذات افراد را به اين شكل مشاهده كند كه از نظر صفات آن شخص شبيه به كدام حيوان است. ما حتي در مثلهاي فارسي هم داريم كه مثلا گفته مي شود فلاني خوك صفت است و يا گرگ است و از اين حرفها .... اما مي داني آناتواي عزيز اين مسائل درد ما نيست،يارومه در كتاب ذن كاراته ذن خود را داروي درد جامعه معرفي مي كند.
مشكل ما هزاران جواني است كه بيمارند و بي كارند و سرپناه ندارند و يا معتادند. مشكل ما هزاران دخترو پسري است كه بعلت نداشتن تمكن مالي نمي توانند از دواج بكنند. مشكل ما آن معلم بيچاره اي است كه براي تأمين جهيزيه فرزندش مجبور است كليه خود را بفروشد.
ما بايد ببينيم كه در اين هنر رزمي از نظر انديشه چه كمكي مي توانيم به ابنها بكينم. ما مي توانيم با استفاده از تعاليم كونگ فوتوآ دنيا را مديريت كنيم، اما تا يك كلمه مي خواهيم حرف بزنيم دوست ما با يك من حديث مي كويد بر سر ما. آرزوي من اين است كه جوانان دسته گل كشورمان در مراكزي جمع بشوند و تحت خود سازي انديشه و تن و روان قرار بگيرند. آن هم رايگان. هدف من اين بود كه راهداناني تربيت كنيم كه معلم انسانيت باشند و با طرح درست مسائل همراهان خود را به تحرك انديشه وادار كنند. همراه پدرام حق دارد. جواني كه در سن بلوغ درد عشق و هجران مي كشد اگر درمان نشود معلوم نيست كه سراز كجا درخواهدآورد.اينجا مشاهدات عيني بنده است. سالها با مردم مشاوره كردم و آخر به اين نتيجه رسيدم كه سخنان يارومه است كه مي تواند راهگشاي حل مشكلات بشود.اگر به آنها درست عمل بشود.آناتواي عزيزدر جايي خواندم كه درس حيض و نفاس مرحوم آيت الله بروجردي 30 سال طول كشيده، با شنيدن اين خبر چه حسي به شما دست مي دهد.آيا ماموريت پيامبر گرامي اسلام كه جان عالم به فداي او باد در همين مسئله خلاصه مي شود.30 سال يك عمراست. دراين سي سال چقدر وقت صرف شده و چقدرهزينه ها گرديده. من هنوزجواب يك سؤال خودم را در اين سايت نگرفتم. اگر اينهمه اصرار كردم كه جواب خود شناسي را بگيرم فقط قصدم اين بود كه به دوستان ثابت كنم كه آواز دهل از دور خوش است. من دراين سايت يك مهمانم. وقتي استاد جليل زاده بزرگ كه واقعا يارومه دوران هستند در كامنتي فرمودند هيچ علاقه اي به مسائل ماوراء الطبيعه ندارند پاسخ خودم را گرفتم وعرض مي كنم: استاد درود برشما. خوش بحال يارومه كه شاگرداني مانند ايشان و استادعطار دارند. شما يكبار كامنتي كه استاد عطار در پاسخ به مطلب من راجع به بابك توسلي را گذاشته بود بخوانيد.از نظرمن هر كامنت استادعطار و استاد جليل زاده را بايد دهها بار خواند تا فهميد كه نكته مخفي درون آن كدام است. براي شما دوست فرهيخته و دانشمند خودم بهترين ها را آرزومندم. پاينده باشيد توآ

^{تعريف كونگ فوتوا از زبان يارومه}
( جهان در رهبري روح بشر)
كونگ فواسرار انساني است.
بناي يك انسان از بسياري از جهات شبيه ساختن يك معبد يا بنيان يك شهر است.
كونگ فو دنياي حركت است. حركت براي توانايي.حركت به عدالت مطلق.
زيبايي و خوبي مطلق. حركت به (سوي ) سلامت يك جامعه .
حركت به ذات انديشه كه اسرارش در زبان روح است.
زبان خلق است كه سازنده يك جامعه بزرگ و راهي تواناست.
در كونگ فو روح به چشم عقل مي رودو زمانه را به هستايش مي خواهد.
كونگ فو روح را هستي انسان مي داند و مي خواهد دوره باروري حيات بوجود آورد. مي خواهد به انسان ها عقل ازادي كامل دهد و مظهر حد نهايي ازادي را بشناساند.
روح تو به عالم تواناست و داناست، اگر در اسارت ظواهر و در بند كشيده نشود.
در دنياي كونگ فو انسان ها به دادرسي و يگانگي دعوت مي شوند و با دانش و بينش وسيع به جهان حقايق آشنا مي شوند.
در دانشكده و معابد كونگ فو حقايق بهروزي و خواستگاه مشترك انسان ها براي انتظار فردايي نكوتر و فردايي بهتر است.
استنباط ما از فردا صعود امروز تو به قله وراي انديشه هاست. بهتر بگويم مرز دانايي هاست.
در زمانه ما بشر به جوي آبي آلوده مي ماند ولي بايد براي درك زمانه و تضاد هاي بي اساس كه قوت حقايق را ربوده چون اقيانوس باشد تا جوي هاي آلوده و كثيفي كه وارد آن مي شود او را نيالايد.
در معابد كونگ فو راهبر مي كوشد تا انديشه را با بيان روح در شاگرد روان كند. و انسان را پايان ناپذير ، ازاد و سامان دهنده جلوه دهد. جستجوي ما در كونگ فو راهنمايي انسان هاست. نشان دادن عدالت است. شناساندن گناه و دروغ به بشر هيجان زده است. و بالاخره ، كونگ فو فريادعقل است. عقل است كه عبور به مرز دانايي ها و توانايي هاست.
بشر امروز همواره در انتظار زندگي بهتر، اعصابي ارام تر و همبستگي انساني بهتر است. اما همه آن خواستن ها را با كلمات و با دلهره تكرار مي كند؛ چون روح خود را در انديشه خويش ندارد.
بشر درغبار آلودگي ها و گرفتاري هاست .غباري كه خود بر خود توليد كرده است.
هر تولدي را عبادت نمي كند و مرگ را به انديشه نمي گيرد. و بالاخره حاصل تولد و مرگ را از جوشش انديشه فرار مي دهد و اسرار خود كه بيان روح از انديشه است ارزان مي فروشد چون گرفتار است.
حقايق امروز را تلخ مي نگرد و همين تلخي است كه باعث عدم همبستگي و نپيمودن روح دوستي و راستي به معناي زندگي است.
در معابد كونگ فو به نهال انساني توجه فراوان مي شود و چه باغباني دقيق مي گردد.زيرا راهبر، كودكان امروز را آينده سازان فردا مي داند و هر چه كوشش است بر آنان دريغ ندارد. در معابد و دانشكده هاي كميته تن و روان، نونهالان به حقايق فردا بي پرده آشنا مي شوند تا وظايف و سهم سازنده خويش در آستانه فعاليت اجتماعي بدانند. ما مي دانيم كه بشر امروز خسته است. خسته و خالي، و آنچه را كه بر او تعيين كرده و انجام مي دهد، خواه غلط و خواه ....
سؤال ما اين است:ايا بشر تن زنده به انديشه و روح توانا هم زنده است؟ در آماج كونگ فو قدرت آشتي است و انسان هاي قدرتمند تجاوز گر نيستند. هر چه تجاوز است و هر چه بيدادگري است در روح ضعيف انساني است.
كونگ فو با تعاليم شديد روح انسان را به خود رسائي مي برد تا هستي بوجود آورد و فرياد زمانه را از طريق انديشه به روح منتقل مي كند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همراهان عزيز اين گوشه اي از فلسفه كونگ فوتوا و سخنان مستقيم راهبراست.
اين كونگ فويي است كه ما بايد با دل و جان آن را بعنوان يك مكتب ( از نظر آموزشي نه مذهب ) انسان ساز در زندگي خود بكار گيريم. نه اينكه تمام وقت خود را براي يافتن حلقه مفقوده عرفان اسلامي و مسائلي از اين دست تلف كنيم. يارومه به درستي هر چه را كه مي خواست بگويد گفته است. حالا نوبت ماست.
توآ

با درود خدمت اساتید
در مورد تحصیلاتم بدان که د برابر اساتید بیسوادپم
در مورد سن هم طفلی بیش نیستم
من به خاطر مشکلات کم خونی ورزش را رها کردم و به قول شما رفتم تو بادی شناخت حقیقت و...
به هیچ ارزویی هم در زندگیم نرسیدم مگر چند مورد خواست که از خدا بابت انها شاکرم
عاشق وطن پرستی هستم اما همراه ندارم.چون مغز افراد کمتر برای خودشان است.

اما در مورد دیدن حیوانات به اصطلاح به ان چشم برزخی میگویند.بسیار وحشتناک است.تو حتی نزدیکترین ادمها رو هم اینطور ببینی.بعضیها ذاتا دارند و دردسر ساز چون به شناخت نرسیده اند نمیتوانند ان نیرو را کنترل کنند.
البته داروهم میدهند.که از فعالیت مغز بکاهد.
پیشگو های قوی هم همین طورند.اینها انرژی دارند‌که امثال ما برای رسیدن به ان باید سالها زحمت بکشیم.
بخاطر همین میگویم که همیشه اینها را از راه فراست بدست نمی اورند و میشود که طرف ذاتا ان را داشته باشد
پس با تعبیر جناب حسین خدا به بعضی ها میدهد بدون خواستشان اما به بعضیها از روی خواست طرف که منجر به تلاش و توسل میشود میدهد.

بینهایت
یعنی بتوانی به همه علوم دسترسی داشته باشی.مثلا اگر خواستی ادبیات بخوانی نگویی خوب باید ریاضیات را از ظرف فکریم خالی کنم تا بتوانم ادبیات بخوانم.
بلکه نظرم این است که اگر واقعا میخواهی ادبیات یادبگیری باید تفکر اینکه ریاضیات همه چیز است و جز به ریاضیات همه درسی مثلا یاوه هست را بریزی دور تا با اغوش باز پزیرای درس ادبیات شوی نه اینکه ریاضیات را فراموش کنی.

پس. همه ما به این انرژی معتقدیم
جناب اریا ایا میشود غیر توسل به این انرژی رسید؟
فکر کنم داریم به قسمتی از بحث که ماهیت کونگ فویی دارد نزدیک میشویم.