Body & Mind Training Center

پدرام عزيز، اي كلك با اين بهانه دلتنگي ها داري آرشيو عكستو از تصاوير زيباي استاد جليل زاده كامل ميكني.اينم يه نوع زرنگيه ديگه.نوش جانت

شما خودت که تو شکارچی بودن صاحب سبکی.اون زمان یارومه و ملارد.الانم استاد جلیلزاده.ما کار اموزیم.
جهت مزاح.


دیروز کلی به خودم خندیدم.
داشتم مقاله بروسلی را ترجمه میکردم.
واقعا عالم بی عمل خود منم .فقط از این و ان ایراد میگیرم.دیروز کمی در مورد خودم فکر کردم..
البته روزگار به من بد تا کرد.بگذریم.همین که استاد سلامت باشند کافیست.

ممنون استاد جلیلزاده.متوجه شدم.
با روحیه ای که شما دادید حتما کنارش میگزارم

توا

پدرام عزيز درود بر شما
اگر ما بتوانيم شناخت حقيقي و انديشه بي رنگ را بر زندگي خود حاكم كنيم تحمل تمام مشكلات و بيماريها بسيار آسان مي شود.اگر ما زندگي را فاصله بين هست و نيست از نظر خودمان بدانيم بنابراين از لحظه اي كه به دنيا مي آييم قبل از هر چيز با هست ما نيست هم با ما به دنيا مي آيد. به قول « دون خوآن » مرگ هر مبارزي در سمت چپ بدنش به فاصله نيم متري قرار دارد.پس مرگ ما حتمي است.بنابراين از آن گريزي نيست. اما اينكه حقيقت مرگ چيست ، آيا نابودي كامل است يا زندگي ديگري در پس آن قرار دارد فعلا مورد بحث نيست.همچنين با توجه به مادي بودن كالبد ما بيماريها نيز با ما به دنيا مي آيند. يعني ذاتي زندگي ما هستند.شكست در مسائل مادي و زندگي عاطفي و عشق و مانند اينها هم در همين زمره قرار مي گيرند. پدرام جان شما جوانيد اگر من شما را از نزديك مي ديدم و بدبختيهايي را كه در اين 50 سال تجربه كردم براي شما باز گو مي كردم آنوقت خودت قضاوت مي كردي كه خوشبخترين انساني.يك حكايت كوچك مي گويد: اگر همه انسانها كنار هم صف مي ايستادند و هر يك غم خود را در دست مي گرفت، هر كس با ديدن غم ديگري غم خود را در جيب مي گذاشت و به خانه مي رفت. من به فاصله دو سه سال سه تن از اعضاي خانواده ام را به دليل ابتلا به بيماري سرطان و يكي را هم به دليل بيماري قلبي از دست دادم و بايد بگويم تقريبا الان تنها شده ام.تا مدتها نمي دانستم بايد چكنم . اما همين شناخت صحيح به دادم رسيد. متاسفانه بايد عرض كنم زندگي به نحو عجيبي بي رحم است و ما از لحظه اي كه به دنيا مي آييم وارد ميدان مبارزه اي مي شويم كه قواعد آن را خودمان تعيين نكرده ايم.هيچ راه گريزي هم نداريم فقط بايد بجنگيم.ذن كونگ فوتوا به ما راه جنگيدن را آموزش مي دهد.ولي بدبختي بزرگتر اين است كه اين جنگ هرگز به سود بشر تمام نمي شود.خداوند در قرآن مي فرمايد: من انسان را در رنج آفريدم. يعني خوشبختي در اين دنيا يك قصه دروغين است.هيچ عدالتي وجود ندارد. تنها چيزي كه هست همين واقعيت دردناكي است كه بايد بعنوان زندگي قبول كنيم.يا بايد بجنگيم يا بايد تسليم بشويم.پس مي جنگيم تا حداقل كاري كرده باشيم.هرگز تسليم نشو.

ممنون جناب اریا
به نظرم پیروزی یعنی عمل به تکلیف طوری که وجدانت راهت باشد.مگرنه در ظاهر قضیه ما شرایط پیرامون را نمیسازیم.هرچند در لایه های بالای روحی میشود شرایط را تغییر داد و ان مستلزم طی کردن مراحلی است.
البته در این موارد یک شبه میشود ره صد ساله رفت.
فقط بدانید خدا از رگ گردن به شما نزدیکتر است وقتی عمیقا به این قضیه پی بردید ارامشی شما را خواهد گرفت که مپرس.ح

پدرام عزيز درود بر شما
ان شاء الله لحظه لحظه زندگي شما و تمام انسانها با ارامش قرين باشد.بياييد دعا كنيم خداوند متعال سايه استاد عزيز را ساليان سال بر سر جامعه كونگ فو مستدام بدارد تا ما از اهنماييها و تجربه گران سنگ ايشان هر چه بيشتر بهره مند شويم. آمين.