به کانون ورزشی و پرورشی تن و روان خوش آمدید
   KUNG FU TO'A   -   کونگ فو توآ 
قوی شو به برترین نیروها و تواناترین اندیشه ها
 برای رسیدن به معشوق بایستی عاشق بود
آموزش کونگ فو توآ بوسیله استاد مصطفی جلیل زاده

 

You are here شما اینجا هستید: سالن گفتگوی سوال از مصطفی جلیل زاده
میهمانِ, گرامی، خوش آمدید!
نامِ کاربری گذرواژه: به‌خاطر داشته باش

گفتگوی همراهان
(1 ، بازدید کننده) (1) میهمان

نامِ بحث: گفتگوی همراهان

باسخ‌به: دهقانیان 10 سال, 1 ماه قبل، #9972

  • Assar
  • غایب
  • Administrator
  • تعدادِ ارسال‌ها: 414
  • کارما (امتیازِ ویژه): 27
با درود با هماهنگی میتوانیم مطالب را با سند اعلام کنیم ایمیل اینجناب را دارید.
دگر مرد رهي ميان خون بايد رفت
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به ره بنه دگر هيچ مپرس
خود راه بگويدت كه چون بايد رفت
تشکر کننده گان: آريا , anattawa

باسخ‌به: مشکل 10 سال, 1 ماه قبل، #9973

  • anattawa
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد اندیش باش به هر قیمتی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 409
  • کارما (امتیازِ ویژه): 2
سلام بر استاد عصار عزیز
گرامی ما منتظر گزیده گویی و مقالات شما هستیم عزیز
تازه کار
تشکر کننده گان: آريا

باسخ‌به: دهقانیان 10 سال, 1 ماه قبل، #9974

  • anattawa
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد اندیش باش به هر قیمتی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 409
  • کارما (امتیازِ ویژه): 2
استاد عصار عزیز این فرد یاد شده ایا فقط تکنیک دزدی دارد یا مشکل دیگری هم دارد؟
تازه کار
تشکر کننده گان: آريا

باسخ‌به: مشکل 10 سال, 1 ماه قبل، #9975

  • Assar
  • غایب
  • Administrator
  • تعدادِ ارسال‌ها: 414
  • کارما (امتیازِ ویژه): 27
با تشکر از لطف عزیزان همراه،
-------------------------------

انسان چگونه باتجربیات ژرف در زندگی، به خود،صورت میدهـد
….
از تنیدن وتابیدن و رشتن وبافتن ِاندیشه وکرداروگفتار

ما امروزه « تجربیات ژرفی که سراپای وجود انسان را تکان وتحول میدهند » ، بسیارکم داریم ، چون معرفـتهائی که درآگاهی ما گسترده شده اند، جان مارا از ارتباط « مستقیم وبی واسطهِ هر تجربه ای » باز میدارند . وارونه آنچه ادعا میشود ، سطح آگاهبود ما ( آگاهی ما ، همیشه سطح ِ بود ماست) ، بزرگترین سد میان تجربیات زنده وجان ماست . درست این پوشهِ نازک آگاهبودِ وجود انسان ، راه رسیدن به جان را به شدت کنترل میکند، و راه تجربیات ژرف را به ویژه می بندد . درواقع خود آگاهی ما ، دروازه کنترل تجربیات وتحول یابی آنهاست . دراین دروازهِ آگاهیست که ورود تجربیات ، کنترل میشوند ، وهمه تجربیات ، با « تغییرشکل داده شدن » ، حق ورود در روان وجان را می یابند . درگذشته ، دیدار ناگهانی یک پدیده نادرپیش پا افتاده ، سراپای وجود انسان ویک فرهنگ را تکان میداد ، وبرای آنها عبارت بندی میکرد که برای ما باورناکردنیست . فرهنگ ایران ، با این سراندیشه آغازشد که ، انسان، هنگامی تجربه ای ژرف ازپدیده ها دارد که با « شیرابهِ درون آنها بیامیزد» ، و شیرابه یا « رَس = رَز= رنگ » آنها ، در درونش ، روان شوند وبا جان او بیامیزند . آنگاهست که تجربیات ما ، نرم و روان و گداخته میشوند ، و خون تن خود مان میشوند ، و آنگاهست که این خونابه را ، تبدیل به ماده خامی میکنیم که میتوان به آن شکل « رشته اندیشه وکردار وگفتار» داد ، و با این رشته ها ازجان تابیده شده است که میتوانیم به خویشتن ، صورت بدهیم وخود را بیافرینیم . اساسا جائی فرهنگ هست که انسانها بتوانند ، به خود، صورت بدهند ، وبا رشته های بافته ازجان خود ، خود را ببافند . جان ما تا زمانی خشک وبی خونست که آنچه را درزندگی برای ما روی میدهد ، با جانمان تجربه نمیکنیم و همیشه برای زنده ماندن ، بایستی اندیشه های بیگانه را ، به ما تزریق کنند . ما ازخون وامی که هرروز به ما تزریق میشود ، زنده ایم . « تجربه کردن رویدادها با جان » ، « جفت شدن و آمیختن جان با تجربه هاست » ، یا به عبارت دیگر، شنا وری در شیرابه جهان واجتماع ، و هنجیدن یا جذب کردن درتن ، و تبدیل کردن آنها به خون زنده ، یا به جان است ( جیو = جان = خون ) .

این گونه تجربیات ، شیرابه و ماده روانی میشوند که ازآن میتوان رشته کردار وگفتارو اندیشه را تنید وتابید ورشت . شیرابه جهان که « رَس= رَز » نامیده میشد ، دراثرچسبندگی ، « رسن وریسمان ورشته »( درفارسی) میشوند، که میتوان با آن ، تنید و تابید و پیچید و رشت ، و ازاین رشته ها ، جامه هستی خود را بافت . همان رس یا شیرابه ، رسن ( رسی درسانسکریت ) میشود . چیزی هست ( هست= باوند ) که « از رشته ها، به هم بافته شده است » . باوند که معنای « هست» دارد ، رشته های به هم بافته است . آنگاه که تجربه های ما ، همه جزو تن میگردند ، « تن- گردی = تن گشتن »جسمانی ومادی میشوند ، و کلیات ومقولات ذهنی وانتزاعی وخشک باقی نمی مانند . درفرهنگ ایران، به مادی وجسمانی ، تنگردی ( تن + گردی ) میگفتند . تجربیاتی که « خون ِتن نگردیده اند » ، کلیشه های رنگ باخته وبی جان و قالبی هستند که جان را میکاهند . با خون گرم شدن تجربیات درتن هست که جان را برای چهره دادن به خود ، نیرومند میسازند . تجربه ای واندیشه ای که از « تن گشتن = تنگردیدن = جسم شدن » می پرهیزد ، نه تنها تن را خواروزشت میکند ، بلکه « نازا» میسازد ، چون تن (= زهدان + کانون آتش )، منشاء زایش و آفرینش ( تنیدن ) و اصل تابیدن است . تابیدن ، گرمائیست ( تف ) که رشته پیوند ومهرمیشود .

با چنین گونه تجربه کردنهاست که انسان، « تابع واقعیت» نمیشود ، بلکه از واقعیت خارجی ، تنها شیرابه جان خود را پدید میآورد ، شکل ( دیسه ) را درآغاز ازآن میگیرد ، و آن را ماده نرم وشکل پذیری میسازد که با آن میتواند ، صورتی دیگر( دگر دیسه ) به خود بدهد . او شکل ( دیسه ) واقعیت را که « هستی اوست ، جامه اوست » ، میگدازد وآب و نرم میسازد تا به آن ، شکل خود را بدهد .

جهان خارج وقدرتِ فراسوی ما ، به ما صورت نمیدهد، بلکه این مائیم که « شیره جهان را ، که با آن درتجربیات میآمیزیم » ، درجان خود می هنجیم ( میکشیم ) . جهان خارج ، تبدیل به شیرابه تن ما میگردد ، و ما با این شیرابه ( رس= رنگ = رز) که چسبناک و رنگین هست ، « رشته » برای پیوند دادن در « جامه هستی و صورت یافتن » می تنیم . به عبارت دیگر، ما ازهیچ چیزی « صورت نمی پذیریم » و « لوح ساده وپاک یا هیولا = ماده خام شکل پذیر» نیستیم که اجتماع یا خدائی باقدرتش به اوصورتی را که خواست بدهد . مسئله انسان ، دگردیسیدن « تجربیات گداخته وشیرابه شده جهان خارج » به شکل ( دیسه ) خوداست . زندگی ، از واقعیات خارجی ، درتجربیات ما ، معین نمیشوند ، یا به سخنی دیگربه ما شکل نمیدهند .

ما آنگاه زنده ایم که درجنبش دگردیسیدن جهان خارج ، درخود ، به چهره یا دیسه ( صورت ) خود هستیم . این مائیم که جهان خارج را تبدیل به شیرابه وجود خودمیکنیم ، تا آنرا در کردار واندیشه وگفتار، بتابیم ورشته ساخته ، و ازآن « چهره خود » را پدید آریم .

برگزیده از نوشتارهای منوچهرجمالی
دگر مرد رهي ميان خون بايد رفت
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به ره بنه دگر هيچ مپرس
خود راه بگويدت كه چون بايد رفت
تشکر کننده گان: mohammad, آريا , اکبر, pedram, anattawa

باسخ‌به: مشکل 10 سال, 1 ماه قبل، #9976

  • anattawa
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • ازاد اندیش باش به هر قیمتی
  • تعدادِ ارسال‌ها: 409
  • کارما (امتیازِ ویژه): 2
با تشکر از استادعصار عزیز بابت متن زیبا
اما یم پرسش
ایا ذن وسیله ای است برای تبدیل ناخود اگاه به خود اگاه
تازه کار
تشکر کننده گان: آريا

باسخ‌به: مشکل 10 سال, 1 ماه قبل، #9977

  • حسین
  • غایب
  • Platinum Boarder
  • گر به خود آیی به خدایی رسی به خودآ
  • تعدادِ ارسال‌ها: 374
  • کارما (امتیازِ ویژه): 0
درود بر استاد جلیل زاده
همراهان درود

استاد حال شما خوب است داشتم با شما ویدویی لینک می شدم فرمودید الان نه کی می توانیم ویدیویی زیارتتان کنیم

توا
آخرین ویرایش: 10 سال, 1 ماه قبل، نویسنده : حسین . توضیحات: به جهت رعایت استاد حذف
این صفحه در: 0.36 ثانیه ایجاد شده است