Body & Mind Training Center

همراه سیمرغ
بر اندیشه خود بر ذن تفکری داشته باشید.
ذن یک نشانه است، در خود ذن خالیست.
ما بین است اول و یا آخر نیست.
ذن بی زمانی است.
ذن نهایت بینهایت است، تفکرسیال دو جهانی.
ذن اوست و او هیچست ولی پوچ نیست,هیچ خالیست، هیچ زلال است و سیال.
هیچ ساکن نیست در نهایت سرعت است.
هیچ بی تفکری نیست، تفکر نهایت است دوران هاست.
دوران ها تعادل است و جابجایی ، دوران ها سیال.
صورت دو است توازن دوماغ (دم) و دوهان (بازدم).
دم باز دم، دو دم است دم به دم است.
پایدار باشید

درود بر همه شما
جناب اعصار باتشکر از شما ولی جسارت بنده را ببخشید میخواهم هم شما و هم خود را به چالش بکشم البته خارج از وصل هایمان در کانگ فو ،در مقام انسانی .
شما میفرمائید که ذن بی زمانی هست آیا خود بی زمانی یا ما به ذن نشستن میتوانیم به بی زمانی دست یابیم ؟
که به نهایت بی نهایت همان تجربه بی نهایت شیرینی که هر آن موجودی که یک بار آن را تجربه کند دست از ماده میکشد و شوق وصال و رسیدن به آن وصل بزرگ اورا صوفیی از صافی رد شده ای میکند به مانند شمس تبریزی ،مولانا و سایر بزرگان دیگر
ولی در رابطه با اینکه ذن اوست و او هیچ هست درست هست ولی میخواهم راجع بدان نیز مطلبی بنویسم
این تقدیر یکا یک ماست (روح) که مالا خدا شویم .خدا غیر شیئ (هیچ چیز).اما تو باور نمیتوانی کرد که خدا هیچ باشد.در خیالت ایده آلها یا بت هائی می آفرینی و باور داری که آن ها خدا باشند."خیر!آنها خدا نیستند."آنها تنها نشانهای خدا هستند،چون یکبار که به ماوراء زمان و مکان،به فراسوی تمای خلقت صعود کنی ،با {کمال} رودررو میشوی ."عاقبت در خواهی یافت که تکامل یا کمال هیچ هست اما پوچ نیست واینکه هیچ کمال است .این آفرین است. این، خـــــداســـــت "
اصل دیگر این است آن مقام غایی بی نام ،غیر قابل توصیف و به کلام در نیامدنی است و بنابر این هر آنچه درباره اش گفته شود خطاست پس چه نامی بر او می نهیم؟
خداوند به موسی گفت ،"من همانم که هستم" شانکاراچاریای هندی گفت،"این طبیعت خداست که بی نام باشد.اندیشیدن به خوبی ،خرد یا قدرت او به منزله پنهان کردن جوهره اوست،پوشاندن او با افکاری که درباره اوست." اصل دیگر آن که مقام متعال را در خویش میتوان یافت و شناخت واقعیت عینی در جهان خارج امکان پذیر است .در کتاب اول انجیل آمده "بدین ترتیب خداوند انسان را به شکل خود آفرید .و او خود را به شکل خدا آفرید" اشتباه نکنیم خداوند انسان را به شکل خود آفرید این نیست که شکل ظاهری ما بلکه خویش درونی واقعی ما را که روح باشیم را به شکل خود آفرید
منظور من از بی تفکری و بی فکری در مرحله به ذن نشستن این نیست که معنای واقعی ذن را فراموش کرده و آن را کنار گذاشته که همان در بهر تفکر فرورفتن است نه بلکه بی تفکری به ماده و سایر مشکلات و افکار ذهنی که مایل نیستند که انسان به خود آید تا علاوه شود با الف .این درست هست که به خود بیندیشیم البته به وجه درونی واصلی خود نه فکر و وابستگی به غیر آن که نوشتم

فلسفه لباس کونگ فو توآ
لباس یا پوشش بدن نقش مهمی در هنر های رزمی دارد وحرکتهایی که در هنرهای رزمی انجام می شود خیلی متفاوت با حرکات معمولی انسان در هنگام راه رفتن ویا نشستن و انجام کار های روزمره می باشد.
لباسی که دراین هنر بکار می رود باید از شرایط خاصی برخوردار باشد:
تامین کننده میدان حرکتی دست، پا و تنه باشد؛ از استحکام و دوام زیادی برخوردار باشد.
نگه دارنده ی ستون مهره ها در قسمت قوس کمری محافظت مهرها در برابر نیروهای وارده.
از نظر انرژی نگهدارنده حرارت بدن باشد واز هدر رفتن انرژی بدن جلوگیری کند.
از فرم وزیبایی خاص نسبت به فرهنگ جامعه (شأن انسانی) برخوردار باشد.
لباس کونگ فو توآ طبق همین اصول وبا در نظر گرفتن فرهنگ ایران زمین طراحی شده است، پیراهن ساده ومعمولی که تمام قسمت های بدن را می پوشاند واز هدر رفتن انرژی بدن جلوگیری می کند. معمولا از جنس نخی و الیاف طبیعی است تا عرق بدن را جذب کند،
بطور کلی ظرافت و ذکاوت خاصی در طرح لباس کونگ فوبکار رفته است.
کمرشلوارکونگ فو توآ چنان طراحی شده که مهره های قوس کمری ستون مهره را محافظت می کند (درهنگام وارد شدن نیرو و فشارهای زیاد از لغزیدن مهره ها به روی هم وآسیب دیده گی آنها جلوگیری می کند) و درقسمت مچ پا نیز شلوار کونگ فو عضلا ت و زرد پی های مچ پا رامحکم نگه میدارد واز آسیب دید آنها جلوگیری می کند و همچنین از هدر رفتن حرارت پاها جلوگیری می کند.
چون اگر پایین شلوار باز باشد (قسمت مچ پا) با زدن ضربات و حرکات پا و حرارت پاها با شوک ضربه به بیرون انتقال می یابد و باعث هدر رفتن انرژی پاها و سرد شدن مفصل زانو، و عاقبت آسیب دیدگی مفصل زانو می شود . ولی در شلوار کونگ فو توآ این مورد به خوبی پیش بینی شده و از هدر رفتن انرژی پاها جلوگیری می شود.
رنگ لباس کونگ فو توآ
از نظر علمی رنگ سیاه انرژی را در خود جذ ب می کند و ازهدررفتن انرژی جلوگیری می کند وازنظرفلسفی نیز رنگ
سیاه بالا ترین رنگ است، یعنی دربرابرنفوذ رنگها مقاومت میکند و درکونگ فو سیاهی رنگ مقدسی می باشد. بدین منظورکه رنگ سیاه درمقابل رنگهای دیگر مقاومت می کند و نفوذ هر گونه رنگ درآن بی اثراست پس ما نیز درمقابل رنگها و نیرنگ های بیگانگان مانند رنگ سیاه اصالت خویش را حفظ خواهیم کرد. و رنگ فرهنگ بیگانگان را به خود نمی گیریم بلکه اصالت فرهنگی خویش را حفظ می کنیم و جهانیان را با کوشش خردمندانه وپایه بلند انسانی خود به دوست داشتن این فرهنگ (فرهنگ ایرانی) فرا می خوانیم.
از نظر علمی رنگ سیاه نمی گذارد انرژی بدن که در اثر سوخت وساز تولید می شود از دست برود و در خویش نگه می دارد و از پیری زود رس و خستگی و کوفتگی عضلات جلو گیری می کند و باعث شادابی و طراوت بدن می گردد.
-------------------------------------------------------------------
بعد از گذراندن مراحل شال سبز (7 خط) پیراهن یا کت کونگ فوکا به رنگ سرخ تغییر میکند. رنگ سرخ نشانه خون سرخ کونگ فوکا و نمایانگر شجاعت و دلاوری و وحشت نداشتن از زخم و جراحت در مبارزه میباشد.
رنگ سفید نشانه پاکی و روشنی است.
دوستان اگر اطلاعات بیشتری در مورد فلسفه لباس کونگ فو توآ دارند در اختیار دوستان قرار دهند تا همه استفاده ببرند.
با تشکر

همراه رحیم
سوال(خط ها ) همگانی است و پاسخ همگانی، قدری تحمل فر ما ید
و وتا تشکیلات برون مرزی برای شناساندن توا میباشد.
پایدار باشید

فکر می کنم قبلا دوستان واساتید زیاد در مورد سبک های قارچی سر و کله زده اند ودیگر ارزش وقت تلف کردن ندارند.
kungfutoa.ca/index.php/fa/forum-3/2/402

چندی پیش نوشتاری را در مورد دم و بازدم درست در ورزش خواندم که به جهت ارزشمند بودن آن را در اینجا بازگو می کنم . این نوشتار در سایت یک باشگاه ورزشی نوشته شده ولی نام نویسنده ذکر نشده است .

یک انسان سالم از بدو تولد دم و بازدم را بدون فکر کردن انجام می دهد ولی هنگامی که تحت فشار زیاد جسمی قرار می گیرد با تنگ نمودن مجاری تنفسی و ایجاد فشار بدن را به بنوعی استحکام می بخشد که در واقع ستون فقرات را از آن فشار برهاند . این کار چون درست نمی باشد بدن با سرخ نمودن سر و گردن به ما هشدار می دهد و سرگیجه و سیاهی رفتن چشمها اغلب از بالا رفتن فشار خون در نتیجه آن ناشی می گردد. طولانی شدن اینگونه فشار ها بر عروق می تواند خطرناک بوده و به تپش نامنظم قلب منجر شده و حتی خونریزی مغزی را در پی داشته باشد .
این استحکام بدنی را بدون فشار تنفسی و بگونه ساده تری نیز می توان ایجاد نمود بدینگونه که بازدم از دهان و با لبهای به هم چسبیده انجام شود که مانند سوپاپی برای این فشار می باشد و بویژه در ورزشهای رزمی با بکار گیری این روش ماهیچه ها و حرکت ها حمایت شده و از گرفتگی آنها جلوگیری می شود . اگر بازدم هنگام پرتاب نیرو و دم گیری از بینی هنگامی که ماهیچه ها رها می شوند انجام گیرد و بویژه در تمرین های طولانی دم و بازدم بگونه ای عمیق و منظم به شرح بالا انجام شود نتیجه ی آن بوجود آمدن یک سیستم درست تنفسی خواهد بود و از آنجاییکه بدن انسان زود یاد می گیرد ورزشکار پس از مدتی آگاهانه دم و بازدم را بگونه ای درست انجام خواهد داد که با کاهش اسید لاکتاک از کوفتگی عضلانی نیز جلوگیری نموده و با رساندن بهتر اکسیژن به ماهیچه ها به ساخت آنها کمک نموده و از خستگی زود رس و آسیب های ناشی از تنفس اشتباه جلوگیری می نماید . (برگردان به فارسی زوئن 2012)

پس از خواندن این نوشتار با کار برد در هنگام تمرین به درست بودن آن پی بردم و غیر از انجام ندا های دم و بازدم که در وسط تکنیک های توآ (مانند چوکا - هایس - اوکیما و ...) با زدن هر تکنیک دم و بازدم را به شرخ بالا انجام داده (یعنی همراهی هر تکنیک با عمل دم و بازدم بدون صدا) که نتیجه آن تا کنون خستگی کمتر و تمرکز فکر بیشتر بوده است و سرگیجه و حالت تهوع نیز فراموش شده است . از آنجاییکه دوست و همراه ارجمند آقای جمشید پیش از این دلایل علمی سرگیجه و تهوع ناگهانی هنگام تمرین را شرح داده اند ضمن توصیه به خواندن آن نوشتار به اهمیت دادن به دم و بازدم کنترل شده و آگاهانه بشرح بالا در هنگام اجرای تکنیک و فرا خواندن همراهان بدان توسط اساتید در هنگام تدریس پافشاری نموده از انتقادها و یا افزودن به این نوشتار از طرف دانایان به این علم بسیار مسرور خواهم شد . پیروز باشید. توآ
kungfutoa.ca/index.php/fa/forum-3/2/147#149